بسم الله
دلش می خواست به بعضی آدمها می گفت اگر قرآن نمی خوانی، نخوان!
ما اصلا بحثمان از این نقطه شروع نمی شود...قضیه قبل تر از این حرفاست.
فقط یک چیزهایی را نبین! ولو به بهانه نقد فیلم، جبهه انقلاب فرهنگی و اخ...
فقط یک چیزهایی را گوش نده! به بهانه آرامش و...
فقط یک چیزهایی را نخوان! به این بهانه که باید کتاب خواند!
فقط یک چیزهایی را نگو! به بهانه شجاع بودن و بی باکی...
فقط با بعضی ها ارتباط نگیر، به بهانه انجام خیلی کارها...
یک کم این همه شلوغی های متشتت که خودت معترفی چیزی به تو اضافه نکرده اند، که بعضا وبال گردن تو شده اند، را مدتی بگذار کنار...
شلوغی ای که پایانی ندارد...
و خودت بعدش بگو حالت چطور است حالا؟
مگر روح چقدر توان دارد مزخرف واردش شود؟!
مگر چقدر عمر داری که بخواهی تک تک اینها را پاک کنی و دوباره از اول بچینی؟!
مگر هر انسان چند بار از خودش نسلی بر جا می گذارد؟! و آیا اگر ساختمانی را کج بچیند چقدر بعدش ظرفیت تغییر را دارد؟!
چه کنیم که این عالم بر نظام چرخه آفریده شده است...
تا تمیز نشود، نمی فهمد
و تا نفهمد، نمی تواند تمیزی را رعایت کند...
تا نخواهد به فهم اجمالی اولیه اش عمل کند، نمی تواند تمیز باشد...
و تا عمل نکند، فهم دیگری حاصل نمی شود...
شاید پایه ای ترین چیزی که باید به هر کس در کودکی یاد داد این باشد که چه چیزی را میتواند بخورد و چه چیزهایی را نباید بخورد....
و خدا گفت: یا حسره علی العباد.......
و البته که او غفور رحیم است، برای هر که رو به سوی او کند.