کوثر

سرگشتگی در قاموس ماست؛‌ چون عاشقانی هستیم از دیار سلمان(ره)

کوثر

سرگشتگی در قاموس ماست؛‌ چون عاشقانی هستیم از دیار سلمان(ره)

بسم الله مجریها و مرسیها
یا بنی! ارکب معنا...

طبقه بندی موضوعی

نویسندگان

۸ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است

بسم الله النور


بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ وَ ما أَنَا عَلَیْکُمْ بِحَفیظٍ (هود/86)

.

وَ لَوْ شَاءَ رَبُّکَ لجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً  وَ لَا یَزَالُونَ مخُْتَلِفِینَ(هود/118)

إِلَّا مَن رَّحِمَ رَبُّکَ  وَ لِذَلِکَ خَلَقَهُمْ  وَ تَمَّتْ کلَِمَةُ رَبِّکَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِینَ(هود/119)

.

وَ قُل لِّلَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ اعْمَلُواْ عَلىَ‏ مَکاَنَتِکُمْ إِنَّا عَامِلُونَ(هود/121)


وَ انتَظِرُواْ إِنَّا مُنتَظِرُونَ(هود/122)

.

فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَ مَن تَابَ مَعَکَ وَ لَا تَطْغَوْاْ  إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ(هود/112)

.

.

صدق الله العلی العظیم ... 

خانزاده
۲۶ شهریور ۹۴ ، ۲۲:۰۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر
بسم الله

آن که جدل می کند، باب فهم را بر خودش می بندد...
با روشن شدن خودش، لج می کند و بخیل بر هدایت خودش می شود.

این مسئله، آنقدر بدیهی است که نیازی نیست الزاما حدیثی در تاییدش آورده شود!
بعضی اصل ها نسبت به خیلی دانستنی های آدم، نقش گردنه را دارد.
که اگر از آن بتوانی بگذری، نور علم بر قلب انسان تابیده می شود...

خدا کند آدم از این تنگه ها بگذرد...
وگرنه این رفتن ها و آمدن ها چه فایده دارد...


شریعتمداری
۲۴ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۱۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر
بسم الله الرحمن الرحیم

سوره مبارکه واقعه، تمامی انسان های عالم از اولین تا آخرین را در سه دسته تقسیم بندی می کند.
جذابیت این تقسیم بندی در دو گروه کردن ِ عاقبت بخیرین است.

اصحاب یمین در مسیری کاملا مخالف با اصحاب شمال، بوده و راست گزین هایی بوده اند که جزایشان بهشت است.

اما دسته السابقون السابقون، با تاکید دوباره بر سبقت شان، نه تنها در جهت درستی حرکت داشته اند بلکه چنان از مولفه سرعت و سبقت بهره داشته اند که متنعم از بهشتی بی حد و حصر، بدون محدودیت هستند.

نکته کاربردی اینکه:
اگر خود و کارهایتان را در مسیر حق و قرآن قرار داده اید، حالا دیگر وقت سرعت و سبقت است!
مسئله شیطان با شما در درجه بعد از جهت، در سرعت سیر و صیر در آن مسیر است!

تنها شری که از ناحیه القائات شیطان به شما می تواند برسد، نوعی از وسواس خناس است تا سرعت رسیدن را کُند کند.
شیطان را نفرین کن و پوچی باطل را باور کن!

سطح توقع و آرزوهایت را بالا ببر...
بهشت، جزای تمام انسان هاست...اینکه چیزی نیست!
اما هم نشینی و هم درجگی با اولیاالله، تنها نصیب پرسرعتان ِ پیرو السابقون السابقون می شود...


شریعتمداری
۲۴ شهریور ۹۴ ، ۱۰:۳۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

بسم الله النور


إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسیحُ عیسَى ابْنُ مَرْیَمَ وَجیهاً فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبین(آل عمران/45)

.

.

فَحَمَلَتْهُ فَانتَبَذَتْ بِهِ مَکاَنًا قَصِیًّا ؛ فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلىَ‏ جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ یَالَیْتَنىِ مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَ کُنتُ نَسْیًا مَّنسِیًّا(مریم/22و23)

.

.

یَا أُخْتَ هَرُونَ مَا کاَنَ أَبُوکِ امْرَأَ سَوْءٍ وَ مَا کاَنَتْ أُمُّکِ بَغِیًّا(مریم/28)

.

.

ذَالِکَ عِیسىَ ابْنُ مَرْیمَ‏َ  قَوْلَ الْحَقّ‏ِ الَّذِى فِیهِ یَمْترَُونَ ؛ مَا کاَنَ لِلَّهِ أَن یَتَّخِذَ مِن وَلَدٍ  سُبْحَانَهُ  إِذَا قَضىَ أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُن فَیَکُونُ ؛ وَ إِنَّ اللَّهَ رَبىّ‏ِ وَ رَبُّکمُ‏ْ فَاعْبُدُوهُ  هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ(مریم/34 تا 36)

.

.

وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلى‏ نِساءِ الْعالَمینَ ؛ یا مَرْیَمُ اقْنُتی‏ لِرَبِّکِ وَ اسْجُدی وَ ارْکَعی‏ مَعَ الرَّاکِعینَ(مریم/42 و 43)

.

.

فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ أَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً وَ کَفَّلَها زَکَرِیَّا ...(مریم/37)

.

.

صدق الله العلیّ العظیم ...

خانزاده
۱۵ شهریور ۹۴ ، ۲۰:۱۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر
بسم الله

علم در عالم، از جنس فهم های گزاره ای است...
از همین رو، مومن عالم حتما اهل قلم است...
و نه هر اهل قلمی، مومن یا عالم یا جفتش باشد!

البته شاید کاتب مومن، نوشته ها را در اختیار عموم قرار ندهد، اما حتما چیزی از جنس کتابت گزاره های حقیقی در خلوت درون خودش با خودش -و در واقع خودش با خدایش-، دارد.

می فهمد، می نویسد، به آنچه خود ضامن فهم آن است عمل می کند، غلط های احتمالی اش را رفع می کند، دوباره می فهمد، می نویسد و این بار در مرتبه ای بالاتر، باز عمل می کند...و باز...چرخه ای تا بی نهایت...

اگر قابلیت ثبت و کتابت گزاره های حق، متن های ماندگار و...در ما کم شد، یعنی یک جای زندگی مان حتما عیب کرده است...

درد، نقطه جوشش احساس نیاز به فهم است...
درد ِ حس جهل در درون خود و در خودی به گستردگی ناس..

کسی که نمی تواند بنویسد -چه در ظاهر یا چه در خلوت درون خود- یعنی زندگی اش شلوغ تر از این حرفهاست که احساس نیازی به حق و فهم آن، در او زنده شود.
باید فضولات زندگی اش را بزداید، انواع لهو و لعب و غفلت ها...

بهترین نویسنده ها، بهترین شنونده ها هستند. اولین قدم برای نوشتن، خلوت کردن زندگی از مخلفات و فعال کردن قوای سمع ِ حق است...و شاید همین حکمت معجزه رسول خاتم -روحی فداک- باشد که از جنس کتابت و قرائت است.

ما هیچ چیز از خودمان ابداع نمی کنیم برای نوشتن! در عالم هیچ چیز نگفته یا تازه گفته ای وجود ندارد! عالم، مبین خلق شده است و برهان! اما بر حسب نیاز من، بر من می خوانند و من می فهمم و بازگویش می توانم کنم تا دیگران هم‌‌نیاز هم به آن دسترسی یابند...

بهترین نویسنده ها، دو گوش باز دارند که آنچه بر آنها خوانده می شود را بازگو می کنند! و عجیب تر اینکه از محتوایش دچار تعجب شده، اما از وجود خود هیچ گاه دچار عجب نمی شوند! چون می دانند، تنها گوشی بودند که شنیده اند و این را دیگری بر آنها خوانده است...

سوره حاقه، از این حالت به اذن واعیه که ملازم ذکر پذیری است، اشاره می کند:
لِنَجْعَلَهَا لَکمُ‏ْ تَذْکِرَةً وَ تَعِیهََا أُذُنٌ وَاعِیَةٌ(12)

خدایا ما را از این مردگی ها نجات بده و زنده مان بگردان...
الهی آمین.


شریعتمداری
۰۸ شهریور ۹۴ ، ۰۰:۳۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳ نظر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ(1)

وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فىِ دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا(2)

فَسَبِّحْ بحَِمْدِ رَبِّکَ وَ اسْتَغْفِرْهُ  إِنَّهُ کَانَ تَوَّابَا(3)

 

صدق الله العلیُّ العظیم ...


خانزاده
۰۷ شهریور ۹۴ ، ۱۵:۵۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر
بسم الله

بیمار، در آن حالت رنج و بدحالی اش هیچ گاه نمی تواند تصور کند این حالت هم می گذرد...
یا به شفاء می گذرد، یا به مرگ!
که دومی هم نوعی شفاء است در واقع...

از عقل است اگر در بیماری، سلامت را بتوانی تصور کنی و امیدوار به آن باشی...

اراده و دست خدا را اینطور در زندگی می شود دید که بارها در زندگی تجربه کنی هیچ وقت هیچ چیز «خیلی بد» نمی شود!
اگر تو اختیارت را تحت اراده خدا قرار دهی...

همیشه کشتی تنها کمی چپ می شود و راست! همین...
و از منت خداست بر سر ما که عموما کشتی در حال ثباتی در حال پیشروی است...
مومن در زندگی دنیوی اش از هیچ چیز/کس/اتفاقی نباید بترسد...
هیچ وقت هیچ چیز آنقدر وحشتناک نیست!

نهایت اتفاقات، آسیب -دفعتا یا تدریجی- به یک جسم نحیف انسانی است که منجر به مرگش شود...
که این مرگ بهرحال مقتضی است و به یک بهانه ای قرار بود برسد!
و لابد بهانه اش همان اتفاق مقدر بوده است!

خدا کند، بدترین اتفاقات عالم که آسیب به روح است برایمان رخ ندهد...
غیر این، هرچه بادا، باد! که انتخاب خدایم برای بنده اش بوده است...
و خدا جز خیر، اراده نمی کند.


وَ مِنْ ءَایَاتِهِ أَن یُرْسِلَ الرِّیَاحَ مُبَشِّرَاتٍ وَ لِیُذِیقَکمُ مِّن رَّحْمَتِهِ وَ لِتَجْرِىَ الْفُلْکُ بِأَمْرِهِ وَ لِتَبْتَغُواْ مِن فَضْلِهِ وَ لَعَلَّکمُ‏ْ تَشْکُرُون (روم، 46)

پانوشت: متن ربط عین به عین با آیه ندارد...
شریعتمداری
۰۴ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
بدترین گناه آدمی، توقف است...

در عالمی که همه چیزش بر مدار گردش و حرکت و جریان با سرعت درخورش است، فقط انسان است که گرفتار اختیارهای اشتباه شده،

و وسط مسیر ِ سیر و گذر...
می نشیند!


شریعتمداری
۰۳ شهریور ۹۴ ، ۱۸:۱۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر