کوثر

سرگشتگی در قاموس ماست؛‌ چون عاشقانی هستیم از دیار سلمان(ره)

کوثر

سرگشتگی در قاموس ماست؛‌ چون عاشقانی هستیم از دیار سلمان(ره)

بسم الله مجریها و مرسیها
یا بنی! ارکب معنا...

طبقه بندی موضوعی

نویسندگان

۱۴ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است


پیش نوشت 1:

حدود پانزده سال پیش، بین کتاب های مختلف چرخ می زدم که رسیدم به کتاب های روان شناسی. در همین چرخ زدن ها بود که کتابی پیدا کردم که زندگی نامه روانشناسان بزرگ قرن بیستم بود. بعد از خواندن متوجه شدم، اصل نظرات هر کدام از این اساتید بازتولید شیک و آکادمیک مشکلی بوده که در زندگی داشته اند. بگذریم چه نوع مشکلاتی. پس از آن دیگر نتوانستم به هیچ چیز این علم اعتماد کنم و در هر چیزی که شنیدم یا خواندم هیچ گاه نگاه شکاک و منتقدانه را کنار نگذاشتم.

پیش نوشت 2:

سال اولی که آموختن دروس حوزوی را شروع کرده بودم؛ برای پیدا کردن غایتی که با درس ها میشد پیدا کرد، چارت درسی آموزش را گرفتم. بیشتر از 90 درصد دروس در شاخه های مختلف کتاب های علمای بزرگ اسلام بود. با همه خضوع و احترامی که برایشان قائل بودم؛ نکته ای که دائم ذهنم را مشغول کرده بود این بود که این کتاب ها حاصل علمی است که هر یک از علما در محضر قرآن پیدا کرده اند؛ پس چرا در برنامه درسی ما به جز چند قسمت کوچک از تفسیر، خبر دیگری از قرآن نیست؛

خود قرآن

بسیاری از کسانی که اسلام را پذیرفته اند و آن را به عنوان برنامه زندگی شان قبول دارند، توان نزدیک شدن و تلاش برای فهم قرآن ندارند. به همین دلیل علوم اسلامی تبدیل به حاشیه زنی بر کتب علمای سلف شده است یا ترجمه ای است از کتاب های غربی که لابه لایش آیه و حدیث هم وجود دارند.

شاید دلایل دیگری هم برای این خوف عظیم از نزدیک شدن به قرآن وجود داشته باشد و حتی در جایی که همت برای کسب تقوا و طهارت وجود ندارد؛ مبارک باشد اما تا کجا؟!

در جامعه ای که به خاطر خواندن آیه لَّا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ ، به جای کسب طهارت قرآن را بسته اند و کنار گذاشته اند و انواع جایگزین ها را برایش پیدا کرده اند شاید راه این باشد که ابتدا هر نوع امیدی را از هر نوع علمی(در معنای مصطلحش) قطع و ریشه الحادی و مشرکانه یا عبث بودنش را به رخ کشید و بعد دستشان را در دست خدایی گذاشت که هدایت می کند.


پس نوشت :

شب آخری که در مسجدالحرام نشسته بودم، مضطرانه دنبال حبل اللهی می گشتم برای بازگشتن. آدم ها می چرخیدند، از هر رنگی، از هر قومی. پشت مقام ابراهیم نشسته بودم و همه حجم نگاهم را کعبه ای پر کرده بود که در میان صحن روشن از چراغ ها با آسمان شب پیوند خورده بود.

ای خدایی که محمد را به ولایت برگزیدی. ای خدایی که در جایی مثل مکه، در زمانی مانند جاهلیت، پیامبرت را هدایت کردی. ای خدایی که همیشه بودی، هستی و خواهی بود. ای خدایی که رب محمد هستی و مرا به او عزت دادی. ای خدایی که. . .


v     گاهی بعد از همیشه، خطاب ها برای بازگشت کفایت می کنند. . .

حوّی
۲۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۴:۰۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

بسم الله


استاد جهت حفظ و تقویت تمرکز در برنامه ریزی علمی-عملی فرمودند:

تحت تاثیر القائات دیگران قرار نگیرید، و با القائات خود، دیگران را تحت تاثیر قرار ندهید...


به دخترانشان به طور خاص تر فرمودند!



شریعتمداری
۲۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۱:۴۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳ نظر
بسم الله الرحمن الرحیم

أ لم یعلم بأن الله یری؟!!
(علق/14)
...
إن کان علی الهُدی
أو
أمر بالتقوی...
(علق/11و12)

صدق الله العلی العظیم

خانزاده
۲۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۲۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم


اگر در تاریخ اقوام گذشته سیر و مطالعه ای داشته باشی، گذرت به ذکر عاقبت اقوامی که هلاک شده اند، حتما می افتد.

قومی که فرعون داشتند و در رود نیل غرق شدند، بدنش را آب بیرون افکند و مومیایی کرده و هنوز موجود است...

قومی که آتش فشان بر سرشان ریخت و پودر شدند...

قومی که با فیل می خواستند به کعبه حمله کنند و گل بر سرشان افکنده شدند و کاه خرد شده شدند...

قومی که سیل آمد و همگی را جز آنها که به کشتی پناه بردند، غرق کرد...

قومی که...


توی تاریخ هیچ جایش ذکر نشده این قوم به سبب چه عملی مستوجب چنین هلاکتی شدند! حتی نامی از رسول شان برده نشده است.

تاریخ به چنین چیزی معتقد نیست!


اما قرآن را که میخوانی خداوند تاکید دارد به تو بفهماند که "او" بوده، فاعل و آمر ِ تمام این هلاکت ها...

خدا تاکید دارد بفهمی بر حسب "اتفاق" و تغییرات آب و هوایی نبوده که طبعیت بر سر انسان ها یورش بیاورد!

خدا تاکید دارد بلکه بفهمی و ایمان بیاوری که انسان از هر دستی بدهد، از همان دست می گیرد! آنچه پیش آمده هرچند نوعی مرگ است، و تاریخ چنین ذکر می کند، اما از منظر خداوند، "عذابی منطبق بر عمل آن قوم" و بد هلاکتی بوده است...

خدا تاکید دارد بدانی و تصدیق کنی، هیچ قومی قبل از حضور منذر مبین، و اعراض از او، مورد غضب قرار نگرفته اند...

خدا تاکید دارد بفهمی که عمل سوء، آنقدر سوء است که طبیعت اطراف عاملان به سوء را متغیر و وحشی می کند...


خدا میخواهد بدانی که همه عالم، تحت امر اویند...

خدا ابا ندارد بگوید من هلاکشان کردم! او، فاعلیتش را در آیات فاش بیان می کند...خدا از هیچ کسی نمی ترسد، چون کسی جز او در عالم نیست!

گیرم که تاریخ، خدا را از تمام وقایع حذف کند! خدا، زیر خروارها اوراق تاریخ، گم نمی شود! تاریخ، توان ظلم به جایگاه رب را ندارد! اما خب میتواند بندگان ساده را فریب دهد...


خدا انذار میکند که هلاکت نیز قانونی در آفرینش است...با این قانون پیش نروید، ای بندگان من!

خدا انذار شدیدتری برای ما دارد...برای قومی که دیگر نبی ظاهری ندارد...و کتاب به او به ارث رسیده است.

خدا انذار شدیدتری برای قوم ما دارد که اگر هلاک شویم، انقدر تدریجی و با توجیهات علمی است، که حتی فرصتی شبیه به فرعون در زمان غرق شدن برای ایمان به خدای رسولمان، هم ممکن است نیابیم!


این قوم، نیاز به "رسول" دارد...

و رسول هرکسی است که حق را برای قوم بیان کند...


مگر قلب قرآن را نخوانده اید؟


وَ جَاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدِینَةِ رَجُلٌ یَسْعَى‏ قَالَ یَقَوْمِ اتَّبِعُواْ الْمُرْسَلِینَ(20)

اتَّبِعُواْ مَن لَّا یَسَْلُکمُ‏ْ أَجْرًا وَ هُم مُّهْتَدُونَ(21)

وَ مَا لىِ‏َ لَا أَعْبُدُ الَّذِى فَطَرَنىِ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ(22)

ءَ أَتخَِّذُ مِن دُونِهِ ءَالِهَةً إِن یُرِدْنِ الرَّحْمَانُ بِضُرٍّ لَّا تُغْنِ عَنىّ‏ِ شَفَعَتُهُمْ شَیًْا وَ لَا یُنقِذُونِ(23)

إِنىّ‏ِ إِذًا لَّفِى ضَلَالٍ مُّبِینٍ(24)

إِنىّ‏ِ ءَامَنتُ بِرَبِّکُمْ فَاسْمَعُونِ(25)

قِیلَ ادْخُلِ الجَْنَّةَ  قَالَ یَالَیْتَ قَوْمِى یَعْلَمُونَ(26)

بِمَا غَفَرَ لىِ رَبىّ‏ِ وَ جَعَلَنىِ مِنَ الْمُکْرَمِینَ(27)


شریعتمداری
۲۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۰:۳۷ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱ نظر

اتفاق های عجیب همیشه عجیب اتفاق نمی افتند.

گاهی برای پیدا کردن، رسیدن یا فهمیدی چیزی زمین و آسمان را به هم می دوزی و چیزی پیدا نمی کنی... انگار ساعت ها با دری کلنجار رفته باشی؛ با پتک و دیلم، آهن و تیشه حتی مشت و لگد، و باز نشده باشد.

 آن وقت، وقتی خسته شدی و ناامید و پشیمان و خواستی پشت کنی؛ دستت را می گذاری روی دستگیره که بلند شوی و بروی و ناگهان در باز می شود.

به همین سادگی و آرامی به همین عجیبی

چند روز پیش جلسه ای داشتیم برای بررسی همایشی که برگزار شده بود. نقدها و نظرات گذشته و پیشنهادات و برنامه های آینده و حکایت انتظار ولی

یک دفعه بندهایی که مرا به هزار و یک جای دیگر وصل کرده بودند؛ قطع شدند. باور می کنید همین قدر آرام و همین قدر بی ربط یا ربطی که من نمی دیدمش.

اگر کسی می دانست چند وقت بود دست و پا می زدم برای قطع تعلق ها و دل دادن و جان دادن و سر زانو به زمین زدن در برابر قرآن، می فهمید این باز شدن در چه عجیب بوده و چه اتفاق های عجیبی که اصلا عجیب اتفاق نمی افتند

 

پ.ن. چه قدر کلمه آرامی در میان نوشته ام آمده؛ نمی دانم ارتباطی دارد به بزرگواری که چند وقتی است یک شگفتی آرام از بودن را به من داده اند یا این هم از آن ربط های بی ربط این عالم است.

 

پ.ن. برای کسی که روزگاری کلمه نمی توانم در گنجینه لغات ذهن اش نبود

و روزگاری دیگر کلمه می توانم در جریان خیالش نقشی نداشت

روزگار شیرینی است توانستنی که اثبات نتوانستن است.

که: کُل فعلِ فاعِله الله

و لا حَول و لا قُوه إلا بالله

(تدبر ادبی، مبحث حدوث و ثبوت)

حوّی
۲۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۸:۰۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

بسم الله


آدمها مثل سوره می مانند!

هیچ وقت یه بخش از وجودشون -که میتونه متناظر با یک واژه، یا یک جمله، یا یک کلام- باشه رو نمیتونی بدون اطلاع از دیگر بخش های پس و پیش آن، تحلیل کنی!


اگر بخش از ویژگی یک فرد/خودت را که متناظر با یک واژه است بخواهی بفهمی، باید حتما آن واژه را در جمله اش بررسی کنی!

اگر جمله است، موضوع و مجمول و نوع اسناد و جای جمله در کلام را بفهمی

اگر کلام است، مفهوم و غرض آن را و ارتباطش با دیگر کلام های هم محور

و اگر دارای فصل هایی است، حتما بقیه فصل ها نیز دیده شوند...


تا متن یکپارچه یک فرد/خودت بدست بیاید!


بعضی افراد میتوانند در واژگان یا جملاتشان با یکدیگر مشترک باشند، اما الزاما کلام و متن شان هم غرض و یکی نیست.

بعضی دیگر هرچند واژگان مشترکی در وجودشان با یکدیگر یافت نمی شود، اما در غرض کلامهایشان هم جهت اند! و در نتیجه متن های شبیه تری دارند...


اینکه متناظر هریک از این دسته بندی های تدبر ادبی در وجود یک انسان چه چیزهایی است، جای تامل و تعمیق دارد...


سوره مبارکه یوسف با محور قرار دادن داستان زندگی یک نبی در سوره ای که به عنوان احسن قصص شناخته می شود، می گوید:

1- یک محسن از واژه گرفته تا متن کلی زندگیش، محسنانه است.

2- علی رغم نکته بالا، برای فهم تمام ابعاد این حسن باید به تمام فصول زندگی او نیز واقف شوی. از این رو، خداوند فصل به فصل زندگی ایشان را پرده برداری میکند. از کودکی تا سروری شان.

3- 114 سوره قرآن، 114 فصل از دریافت های وحیانی بر قلب حضرت رسول(ص) است. حضرت رسول(ص) در هر دریافت سوره ای، خود در فصلی از رسالت شان بوده اند.

 با فهم رسول هر سوره، میتوان فصلی از زندگی ایشان را شناخت تا شناختی متن وارانه و یکپارچه از وجود انسان کامل بدست آورد.

به طور کلی میتوان دو ابر-فصل برای حضرت رسول(ص) در سوره ها در نظر گرفت: فصل مکی، و فصل مدنی.

4- در هر فصل، تنها ذکر آن بخشی از کلام که غرض را برساند کفایت می کند. در واقع وجود فصل برای فهم ابعاد و بسترهای مختلف یک جریان (که میتواند رسالت باشد، یا زندگی یک نبی، یا زندگی خودمان) بسیار حیاتی است. اما ذکر تمام جزئیات در آن فصل، لزومی ندارد. پس کلام، با نهایتا بلاغت، فصاحت و محذوفات در فصل جاگذاری می شود.


فصل را نمیتوان حذف کرد!

اما کلامها میتوانند کوتاه یا بلند در آن قرار بگیرند.


فصول یک سال باید وجود داشته باشند، تا بسترهای تغییر آب و هوایی در یک سال مشخص باشند، اما میتواند یک فصل واقعا سه ماه طول نکشد! 


پ.ن. فهم این موضوع، در یک تجربه عینی اتفاق افتاده ست و بعد تبدیل به یک متن نیمه علمی شده است. اگر میشد تجربیات را ثبت کرد، شاید فهم این متنها برای مخاطب نیز راحتتر می بود. و چون نزول و نوشتار همزمان است، بسیار پراکنده...




شریعتمداری
۲۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

بسم الله


ابتلائات بزرگ برای جمعی توحیدی رخ می دهد که قصدهای بزرگ کرده باشند.

هر دوره رشدی، ابتلائات خاص خود را دارد و هرچه این روند رو به رشدتر و جلوتر باشد، درجه آن ابتلاء نیز بالا میرود.


در جمعی که پیشتازان آن قصد کرده اند در جایگاه مسئولیت و رهبری جریان های اجتماعی قرار گرفته و در آن تاثیر گذار باشند، شیطان راه نفوذی به اعتقاد و باورهای چنین مومنینی نخواهد داشت...


آنچه در اختیار نفوذ شیطان قرار دارد، ضربه به اطرافیان و شرایط زندگی افراد است...

یا در مرتبه پایین تر، تغییرات حال روحی و آرامش درونی مورد ضربه اند.


اگر این اتفاق افتاد، تحت تاثیر اسکیرین سیور قرار نگیرید!

هرچند حتما نیاز به صبر در آن هست تا اجلش بگذرد...و حتما قبل از آن جهت جلوگیری از چنین ضربه هایی از سمت دشمن، نیاز به سپر و حرزی است.


حضرت ایوب -علیه السلام- به خوبی چنین موقعیتی را درک و به حسن از آن گذر کردند...وقتی شیطان فقط می تواند ضربه ای به زندگی فرد بزند که پیروان از فرد احساس کراهت کرده و اویی که باید بهش بپیوندند را رها کنند.


پ.ن. تصور می کنم این توصیه مهم بود...تصورم بر آنچه نوشته ام، تقریبا در حد اطمینان است.



شریعتمداری
۱۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۲۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

بسم الله


توی هر چیز ابداع یا صنعتی شده بدست انسان، مثل انواع غذاها، داروها، مواد آرایشی و بهداشتی، پوشاک و... وقتی میخواهند حس امنیت و سلامت برای خرید و استفاده از آن محصول را القاء کنند، می گویند "گیاهی" است! طبیعی است! از دل طبیعت است...


می دانند اگر بگویند "ما" ساخته ایم، امنیتی نمی آورد! باید اسم "او" را بیاورند...بگویند او ساخته و ما البته فقط کشف کرده و ترکیب نموده ایم!


خلقت خدا، بالادست تمام دستهاست!


فبای آلاء ربکما تکذبان؟!



شریعتمداری
۱۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۶:۳۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

بسم الله


دیروز بعد از دومین همایش مدرسه حمد، با نام "حمد احمد" به این نتیجه رسیدم که

شاید نشود با این توان فعلی و امکانات در دسترس، یک بروز کامل از آنچه باید را داشت،


اما میشود آنچه که می خواهیم را تبدیل به مدل کرده و ثبت و سند کنیم،

و در دسترس دیگرانی قرار دهیم

باشد که این علم به ارث رسد.


همچنین در زمینه پژوهش هایی که مدارس تخصصی‌ قصد دارند از قرآن و عترت(ع) تولید ساختار و محتوا داشته باشند،

به نظر می آید آنچه از آنها میتواند بماند چیزی از جنس کشف "دستگاه"های مختلف تدبری و روایی است.

همچنین شناسنامه و کارکرد هر دستگاه نیز مشخص باشد.


این گزینه بهتر از هر متن پژوهشی یا کاربردی-مهارتی دیگر قابلیت ماندگاری و تصریف در بسترهای مختلف اجتماعی را خواهد داشت.

نشانه یک پژوهش موفق قرآنی در یک حوزه تخصصی این است که بتواند ساختار و دستگاهی را کشف و معرفی کند.


با این توضیحات، یکی از شاخصهای سنجش پژوهش های مدارس تخصصی نیز معلوم میشود که چقدر به ارائه یک دستگاه توانسته اند نزدیک شوند.


هر دستگاه شبیه نقشه ای می ماند که با فرضی علمی ساخته شده و دارای راهنمای نقشه خوانی و بهره برداری است.

این دقیقا مشکل ارائه دستگاه به دیگران است. چون مخاطب بایستی ابتدائا از پیش فرض های خود خالی شده و بعد به مختصات ارائه شده، نزدیک گشته و بتواند آن را تصدیق، مورد پرسش یا مورد اصلاح قرار دهد.

---------------------

برای ارائه مدل، نیاز به پژوهش های میدانی و علم بعد از عمل است.

از این رو، کارکرد برگزاری همایش، بروز در فضاهای اجتماعی و رفتارهای اجرایی معلوم میشود.


و از طرف دیگر، برای کشف دستگاههای تدبری و روایی، نیاز به علم بدون در نظر گرفتن حوزه عمل -در وهله اول- است،

چون بستر عمل به آن علم، ممکن است فعلا مقدور نباشد و سالیان دیگری به وجود آید.

یعنی الزاما آزمایشگاه تست دستگاه هم‌اکنون در دست نیست! اما میتوان انتزاع کرده و با مبانی عقلی و نقلی، دستگاه را ارائه داد.


نتیجه اینکه ظاهر جمع ما، بروزی پیدا میکند -و کرده است- که به نظر می آید علم آن شبیه ادعا، و عمل آن دور از علم مورد ادعایش است!

در حالی که مسئله دقیقا اینگونه نیست...

برای بروز هرچه حسن-مدار تری که علم را بتواند به بستر عمل بکشاند چند نکته مهم است:


1- صبر، استقامت و استمرار در مسیری که انتخاب شده است. این صبر فاصله علم تا عمل و فاصله بستر مورد نیاز و مطلوب با بستر موجود را هرچه کمتر خواهد کرد.

2- ارتقای علمی تمامی افراد، خصوصا افراد پیشرو و عملگرا و افزایش نظرات و تعداد افراد.

3- مشورت قبل از عمل و ثبت تجربیات بعد از عمل به شکل یک مدل. -و نه متن یا خاطره-

4- تنوع در بروزات در هر بار، تا تنوعی از مدلها بدست آید.

5- برای هر بروز اجرایی، یک مبانی علمی جدید انتخاب شود. در این صورت از این محمل عملی، به عنوان آزمایشگاه دستگاههای علمی -ولو به صورت ناقص- بهره برده ایم.

6- در نتیجه نکته فوق، علم یک جمع از عملش باید پیشتازتر باشد و علم درخواست کند که آزمایشگاه و بروزی را برای تست خود می طلبد!

7- لزوم علم آموزی......


 

شریعتمداری
۱۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۵:۵۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم


کتابچه سوره نوشت های ادبی سوره مبارکه زلزال را گرفتم که بخوانم...


بگذارید به حساب هرچی! اما راستش اول متن های خودم را در کتابچه ها می یابم! که تعدادشان هم زیاد نیست.

ندارم شان...یا اگر هم باشند، دم دست و در حافظه حتما نیستند.


می خوانم شان که خودم و جمع مان را در سه سال پیش پیدا کنم:

آن موقع ها وقتی سوره ای را چندین جلسه پرنشاط و در عین حال نفس گیر ِ گردان ادبی  امام سجاد (روحی فداک) میخواندیم، از آن چه می فهمیدیم؟

الان چقدر می فهمیم؟ سرعت فهم مان چقدر بیشتر شده؟ عمق فهم مان چقدر تدبری است؟


به نظر می آید جواب به سوالات بالا هرچه باشد به طور مشترکی پیشرفت را در افراد نویسنده نشان میدهد...


و به همین دلیل هرکسی خودش بهترین نقاد متن هایش است...


بین متن های همه مان بعضی هایشان خیلی درخشانند...کانه نجم در آسمان!

بعضی ها معمولی اند...


و همیشه حسرتی به دل آدم می ماند که کاش متن های بهتری آن موقع نوشته بودیم...کاش وقت بیشتری می گذاشتیم و بیشتر جدی می گرفتیم... کاش علم تدبری مان قوی تر بود و...و این کتابچه نفیس، جا داشت پربار تر عرضه شود... کاش جای ادیت داشته باشد، کلی متن اضافه کنیم...

آن موقع ها که جمع گردان را دور هم داشتیم، قلم هایمان انقدر سرشار نبود...

و این روزها خیلی بهتریم اما بدون جمع...


جای گردان ادبی امام سجاد علیه السلام، خیلی خالیست...

نه برای دور هم جمع شدن!

برای سوره خواندن، سوره خوردن، مشق قلم کردن...


کتابچه سوره ها مجموعه ای است که توانسته تنوع سبک ها و قلم ها را به طور حَسَنی در خود به نمایش بگذارد.



شریعتمداری
۱۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۰:۲۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر
بسم الله الرحمن الرحیم


الحمدلله که جوانی مان در سلامت و امنیت کامل به لطف خدا، گذشت...

و الحمدلله در جوانی مان آنقدر خوش نگذشت که اگر دردمند و مبتلائی را ببینیم، از هم دردی با او و تصور جایگاهش، عاجز شده باشیم...


خدا، انسان را به چنین نفهمی ای -به خاطر خوشی های زندگیش- دچار نکند!



شریعتمداری
۱۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۱۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

وَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَ ءَامَنُواْ بِمَا نُزِّلَ عَلىَ‏ محَُمَّدٍ وَ هُوَ الحَْقُّ مِن رَّبهِِّمْ  کَفَّرَ عَنهُْمْ سَیَِّاتهِِمْ وَ أَصْلَحَ بَالهَُمْ(2)

-------

فَإِذَا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُواْ فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتىَّ إِذَا أَثخَْنتُمُوهُمْ فَشُدُّواْ الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنَّا بَعْدُ وَ إِمَّا فِدَاءً حَتىَ‏ تَضَعَ الحَْرْبُ أَوْزَارَهَا  ذَالِکَ وَ لَوْ یَشَاءُ اللَّهُ لاَنتَصَرَ مِنهُْمْ وَ لَاکِن لِّیَبْلُوَاْ بَعْضَکُم بِبَعْضٍ  وَ الَّذِینَ قُتِلُواْ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ فَلَن یُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ(4)

سَیهَْدِیهِمْ وَ یُصْلِحُ بَالهَُمْ(5)

وَ یُدْخِلُهُمُ الجَْنَّةَ عَرَّفَهَا لهَُمْ(6)

یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِن تَنصُرُواْ اللَّهَ یَنصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدَامَکمُ‏ْ(7)

--------

إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تجَْرِى مِن تحَْتهَِا الْأَنهَْارُ  وَ الَّذِینَ کَفَرُواْ یَتَمَتَّعُونَ وَ یَأْکلُُونَ کَمَا تَأْکلُ‏ُ الْأَنْعَامُ وَ النَّارُ مَثْوًى لهَُّمْ(12)

وَ کَأَیِّن مِّن قَرْیَةٍ هِىَ أَشَدُّ قُوَّةً مِّن قَرْیَتِکَ الَّتىِ أَخْرَجَتْکَ أَهْلَکْنَاهُمْ فَلَا نَاصِرَ لهَُمْ(13)

أَ فَمَن کاَنَ عَلىَ‏ بَیِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ کَمَن زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَ اتَّبَعُواْ أَهْوَاءَهُم(14)

مَّثَلُ الجَْنَّةِ الَّتىِ وُعِدَ الْمُتَّقُونَ  فِیهَا أَنهَْارٌ مِّن مَّاءٍ غَیرِْ ءَاسِنٍ وَ أَنهَْارٌ مِّن لَّبنَ‏ٍ لَّمْ یَتَغَیرَّْ طَعْمُهُ وَ أَنهَْارٌ مِّنْ خَمْرٍ لَّذَّةٍ لِّلشَّارِبِینَ وَ أَنهَْارٌ مِّنْ عَسَلٍ مُّصَفًّى  وَ لهَُمْ فِیهَا مِن کلُ‏ِّ الثَّمَرَاتِ وَ مَغْفِرَةٌ مِّن رَّبهِِّمْ  کَمَنْ هُوَ خَالِدٌ فىِ النَّارِ وَ سُقُواْ مَاءً حَمِیمًا فَقَطَّعَ أَمْعَاءَهُمْ(15)

------

وَ الَّذِینَ اهْتَدَوْاْ زَادَهُمْ هُدًى وَ ءَاتَئهُمْ تَقْوَئهُمْ(17)

--------

فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَاهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنبِکَ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ  وَ اللَّهُ یَعْلَمُ مُتَقَلَّبَکُمْ وَ مَثْوَئکمُ‏ْ(19)

وَ یَقُولُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَوْ لَا نُزِّلَتْ سُورَةٌ  فَإِذَا أُنزِلَتْ سُورَةٌ محُّْکَمَةٌ وَ ذُکِرَ فِیهَا الْقِتَالُ  رَأَیْتَ الَّذِینَ فىِ قُلُوبهِِم مَّرَضٌ یَنظُرُونَ إِلَیْکَ نَظَرَ الْمَغْشىِ‏ِّ عَلَیْهِ مِنَ الْمَوْتِ  فَأَوْلىَ‏ لَهُمْ(20)

طَاعَةٌ وَ قَوْلٌ مَّعْرُوفٌ  فَإِذَا عَزَمَ الْأَمْرُ فَلَوْ صَدَقُواْ اللَّهَ لَکاَنَ خَیرًْا لَّهُمْ(21)

-----

وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ حَتىَ‏ نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِینَ مِنکمُ‏ْ وَ الصَّابرِِینَ وَ نَبْلُوَاْ أَخْبَارَکمُ‏ْ(31)

-------

یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَطِیعُواْ اللَّهَ وَ أَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَ لَا تُبْطِلُواْ أَعْمَالَکمُ‏ْ(33)

--------

فَلَا تَهِنُواْ وَ تَدْعُواْ إِلىَ السَّلْمِ وَ أَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَ اللَّهُ مَعَکُمْ وَ لَن یَترَِکمُ‏ْ أَعْمَالَکُمْ(35)

إِنَّمَا الحَْیَوةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ  وَ إِن تُؤْمِنُواْ وَ تَتَّقُواْ یُؤْتِکمُ‏ْ أُجُورَکُمْ وَ لَا یَسَْلْکُمْ أَمْوَالَکُمْ(36)



شریعتمداری
۰۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۰:۵۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت هل أتی!

که چون در سوره ای ذکر شما و اهل بیت تان و دستگیریتان از مساکین، یتیمان و اسیران عالم می شود
آن سوره
از عُلّو  ِ تان
«انسان» نام میگیرد!



شریعتمداری
۰۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۵۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

قل هو الله أحد

الله الصمد

لم یلد و لم یولد

و لم یکن له کفوا أحد

(سوره مبارکه توحید)


صدق الله العلی العظیم

خانزاده
۰۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۰:۵۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر