کوثر

سرگشتگی در قاموس ماست؛‌ چون عاشقانی هستیم از دیار سلمان(ره)

کوثر

سرگشتگی در قاموس ماست؛‌ چون عاشقانی هستیم از دیار سلمان(ره)

بسم الله مجریها و مرسیها
یا بنی! ارکب معنا...

طبقه بندی موضوعی

نویسندگان

۳ مطلب در آذر ۱۳۹۶ ثبت شده است

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالهَا(1)

وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا(2)

وَ قَالَ الْانسَانُ مَا لهَا(3)

یَوْمَئذٍ تحَُدِّثُ أَخْبَارَهَا(4)

بِأَنَّ رَبَّکَ أَوْحَى‏ لَهَا(5)

یَوْمَئذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِّیُرَوْاْ أَعْمَلَهُمْ(6)

فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ(7)

وَ مَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ(8)


چرا یادم نیامد؟

چرا یادم نمی آید.. ای زمین؛ که تو هم امام داری؟؟؟


چرا زلزله ات مرا تا امام تو نبرد؛ ای زمین؟؟


مرا چه شده؟؟


امام زندگی ام کجاست؟؟


امام ام....امام ام....امام ام...........ر

خانزاده
۳۰ آذر ۹۶ ، ۰۶:۴۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

سلام بر کسی که گفت من بشری مثل شما هستم ولی بشری مثل او نبود.

همان کسی که مثل همه بود و هیچ کس مثل او نبود.

همان سر سلسله بی همتایان مملکت وجود

همان سر سلسله پادشاهان عالم لاهوت

همان کسی که تنها نبود با اینکه همتایی نداشت.

همان کسی که خدا ظهیرش بود.

همان کسی که ملایکه برای پشتیبانی اش پشت به پشت صف کشیده بودند.

همان کسی که جبرییل زانو زده و آماده به خدمتش بود.

همان کسی که بی همتای مومنان پشت به پشتش ایستاده بود.

چگونه گمان کردند تنهایی؟

چگونه گمان کردند که نمیدانی چه میکنند؟

تویی که سمع و بصر مکان و لامکانی

تویی که قلب تپنده زمین و زمانی

چگونه گمان کردند اگر علیه تو باشند تو کسی را نداری؟

چگونه گمان کردند که میتوانند تو را خوار کنند؟

تویی که شکوه و بلندایت را احدی غیر خدا نمیداند...

 

سلام بر تو ای استوارترین رسولم:

همان کسی که ظهیر عالم بود و خدا ظهیر او

همان کسی که عالم قائم به او بود و در قیام برای او

همان سر سلسله بی همتایان مملکت وجود

همان سرسلسله پادشاهان عالم لاهوت...



برگرفته از سوره مبارکه تحریم

رضاوند
۱۴ آذر ۹۶ ، ۲۰:۴۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

در روند کلاس پیش تهلیل آنچه به عنوان تمرین و تکلیف داده می‌شد به نظر موضوعاتی ضروری و هم بدیهی می‌آمد. مسئله مقصدیابی در زندگی، مسئله عمل به قرآن به نحو برنامه‌ریزی در زندگی و غیره، مسائل مهم و برای یک فرد جوان ضروری است.

آنچه پس زمینه این کلاس است، ظاهرا این است که قرار است انسانی با ذهن منظم، قرآن‌فهم، آرمان‌طلب و عملگرا ساخته شود. نه اینکه تصور کنیم چنین فردی هستیم! بلکه «ساخته» شود...

به نظرم اگر آدم تشخیص بدهد که دارد چنین فردی می‌شود یا نه، تمرینات برایش فهمیدنی و شدنی‌تر شده و از بار ابهاماتش کاسته می‌شود.

برای اینکه چنین انسانی شویم، احتیاج به بسترهای عمل جدی داریم...

اگر قبلا جامعه خود به طور ناچار دارای چنین بسترهای جدی‌ای بود –مثلا جنگ-، الان چنین نیست...

میشود «جدیت» را از همه زندگی فعلی در جامعه تهرانی حذف کرد، و خوب زندگی کرد!

می‌شود اینطور، به اصطلاح خوب زندگی کرد و راضی بود!

می‌شود راضی بود و فکر کرد خدا هم از او راضی است!

می‌شود همه چیز را به نحوی که دلت می‌خواهد ببینی!

اما رویکرد تیزبینانه‌ی جدیت در زندگی، طومار رضایت از خود و توهم رضایت خدا از توقف در وضع کنونی را در هم می‌پیچد...


در وصف نوجوانی آیت‌الله خامنه‌ای می‌گویند 14 ساله که بوده‌ عمامه سر می‌گذاشته و خیلی جدی درس‌ها را می‌خوانده است. یکی از هم‌حجره‌ای‌ها به او گفته: آسیدعلی! چقدر جدی گرفتی! آخرش قرار است همه‌مان روضه‌خوان و امام جماعت شویم! ایشان گفته‌اند ولی من می‌خواهم رهبر جامعه شوم...



شریعتمداری
۰۱ آذر ۹۶ ، ۲۱:۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر