گناه، عقل را زائل میکند
بسم الله
بعضی وقتها فکر میکنم آدم اگر نمیتواند "منکر"ی را در زندگیش انجام ندهد،
حداقل خدا کند خدا به او رحم کند و انقدری از عقلش را برایش نگه دارد، که آن را با افتخار برای دیگران بیان نکند.
دو گناه برایش ننویسند، یکی برای کاری که کرده و دومی و بدتر برای تبلیغ و اشاعه ی آن.
گناه، نکبت است.
هم برای کسی که انجام میدهد...
و هم برای همه ای که خبر می شوند.
و خدا کند اگر عزم ترک گناهان هنوز در ما شکل نگرفته، قبلش خدا رحم کند و عقلی عطاء کند که اجمالا بدیش را بفهمیم، شرمنده باشیم و پنهانش کنیم...تا بلکه عزم ترک، استغفار و جبران برای آنچه فوت شده، بعدش ایجاد شود.
باورم میشود آدم پر از خطا، معصیت و گناه باشد...
اما باورم نمیشود در عموم مردم یا شدیدتر در آنهایی که به قرآن نزدیکترند، آدمها گناه کنند و "حس" بدی همه وجودشان را نگیرد، نفهمند، ندانند و...!
مگر میشود سم خورد و درد نکشید؟!
پس لابد اصلا نمی دانیم سلامت چیست که آنچه می کنیم و هستیم را برای همه ابراز می کنیم.
و البته که انسان چیزی جز ابراز آنچه حقیقتا هست، نیست...
پناه بر خدا.