یکی بود، یکی نبود...
شنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۴، ۱۱:۳۹ ب.ظ
بسم الله
فهمیده ام؛
برای اینکه توفیق حضور در جمعی قرآنی را خدا از من نگیرد،
باید دائما کاری را دست بگیرم،
و تا کاری تمام شد، بعدی و بعدی و بعدی...
فاذا فرغت فانصب...
در غیر این صورت وقتی بودنت با نبودنت در آن جمع، یکسان اثر داشته باشد، خدا با قاعده عدم اسراف با تو برخورد کرده و حذف می شوی.
و بعضی وقتها جوری حذف می شوی، در حالی که خبر نداری!
چون باز هم با قاعده دیگری با تو برخورد می شود و آن اینکه الزاما به صورت فیزیکی حذف نمی شوی...اما دیگر نیستی.
و بعضی وقتها هم که نیستی، بیشتر از تمام دیگرانی که هستند، هستی...
واقعا چطور می شود نور خدا را خاموش کرد؟! مگر میشود؟!
مگر ممکن است کسی درد توحیدی به صورت جمعی داشته باشد و بود و نبودش در اختیار کسی غیر خدا باشد؟!
پس هر وقت حس کردی نیستی، دنبال دغدغه توحیدی بگرد...
و اگر نیافتی، باز بگرد در حالی که استغفار میکنی...
و اگر یافتی، باز بگرد در حالی که همچنان استغفار میکنی...
پ.ن. تعریفمان از کار هم باید صحیح باشد. کار همیشه اجرا نیست. خیلی وقتها قبل از اجرا دوره ای اختفای علمی نیاز است که از همه کارها، کارستان تر است!
فهمیده ام؛
برای اینکه توفیق حضور در جمعی قرآنی را خدا از من نگیرد،
باید دائما کاری را دست بگیرم،
و تا کاری تمام شد، بعدی و بعدی و بعدی...
فاذا فرغت فانصب...
در غیر این صورت وقتی بودنت با نبودنت در آن جمع، یکسان اثر داشته باشد، خدا با قاعده عدم اسراف با تو برخورد کرده و حذف می شوی.
و بعضی وقتها جوری حذف می شوی، در حالی که خبر نداری!
چون باز هم با قاعده دیگری با تو برخورد می شود و آن اینکه الزاما به صورت فیزیکی حذف نمی شوی...اما دیگر نیستی.
و بعضی وقتها هم که نیستی، بیشتر از تمام دیگرانی که هستند، هستی...
واقعا چطور می شود نور خدا را خاموش کرد؟! مگر میشود؟!
مگر ممکن است کسی درد توحیدی به صورت جمعی داشته باشد و بود و نبودش در اختیار کسی غیر خدا باشد؟!
پس هر وقت حس کردی نیستی، دنبال دغدغه توحیدی بگرد...
و اگر نیافتی، باز بگرد در حالی که استغفار میکنی...
و اگر یافتی، باز بگرد در حالی که همچنان استغفار میکنی...
پ.ن. تعریفمان از کار هم باید صحیح باشد. کار همیشه اجرا نیست. خیلی وقتها قبل از اجرا دوره ای اختفای علمی نیاز است که از همه کارها، کارستان تر است!
۹۴/۱۱/۲۴
مطلب دقیقی است اصلا هم ناراحت کننده نیست تذکر است