کوثر

سرگشتگی در قاموس ماست؛‌ چون عاشقانی هستیم از دیار سلمان(ره)

کوثر

سرگشتگی در قاموس ماست؛‌ چون عاشقانی هستیم از دیار سلمان(ره)

بسم الله مجریها و مرسیها
یا بنی! ارکب معنا...

طبقه بندی موضوعی

نویسندگان

بی کلام

جمعه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۴، ۰۵:۲۱ ب.ظ

بسم الله


صدایم گرفته...همه چیز را باید دوبار بگویم تا شنیده شود!

بار اول در حد "شفتین" است و طبیعتا صدایی خارج نمی شود!

بار دوم با تلاش بیشتر به حد "لسان" می رسد تا چیزی شنیده شود!


این بین، بعضی اوقات آدم بعد از بار اول به این نتیجه می رسد که ولش کن! حالا انقدرها هم مهم نیست...

یا بعد از کمی، خودش جواب سوالش را می گیرد...یا سوال بالکل محو می شود!


چقدر خوب است در حرف زدن، بین قصد و عمل، از این فاصله ها باشد...

فاصله فکر کردن به اینکه حرفی باید گفته شود یا نه؟


یکی از راههای اصلاح محاسبه های اشتباه انسان درباره خودش، چرایی سختی در زندگی دنیا، قدرت خداوند بر او، تاثیر اعمالش، دیده شدن اش توسط خدا در هر حال و... این است که به داشتن چشم ها، لب ها و دهان و هدایت شدگی اش بین دوراهی های زندگی توجه کند:


 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ لَا أُقْسِمُ بهَِاذَا الْبَلَدِ(1) وَ أَنتَ حِلُّ  بهَِاذَا الْبَلَدِ(2) وَ وَالِدٍ وَ مَا وَلَدَ(3) لَقَدْ خَلَقْنَا الْانسَانَ فىِ کَبَدٍ(4) أَ یحَْسَبُ أَن لَّن یَقْدِرَ عَلَیْهِ أَحَدٌ(5) یَقُولُ أَهْلَکْتُ مَالًا لُّبَدًا(6) أَ یحَْسَبُ أَن لَّمْ یَرَهُ أَحَدٌ(7) أَ لَمْ نجَْعَل لَّهُ عَیْنَینْ‏ِ(8) وَ لِسَانًا وَ شَفَتَینْ‏ِ(9) وَ هَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ(10)


(سوره مبارکه بلد)

۹۴/۱۲/۲۸ موافقین ۱ مخالفین ۰
شریعتمداری

سوره بلد

نظرات  (۱)

۲۹ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۰۳ کاظم رجبعلی
بسم الله الرحمن الرحیم
این نکته جالب است که با بسته شدن چشم، گوش فعال می شود(در مقام مخاطب) و با بسته شدن زبان، دو اتفاق می افتد: از طرف متکلم شفتین و حتی دست او فعال می شود و از طرف مخاطب، چشم او فعال می شود.
با این قیاس، مخاطب و متکلم چه نسبتی پیدا می کنند؟
پاسخ:
نقش متکلم با لسان و شفتین و معادلی که بتواند کلام را منتقل کند (مانند زبان بدن) تعریف می شود و نقش مخاطب با هر عضویی که بتواند آن کلام را گیرندگی کند، حال چشم یا گوش یا عقل و الهام...
در واقع زبان -چه در معنای عضویی از بدن، یا به معنای مجموعه ای از واژگان- انتقال مفاهیم را به حالت صوت یا متن جهت تسریع معنا و انتقال درآورده است، و کلام خاستگاهی ماقبل زبان و شأنی فرای آن دارد و زبان تنها یکی از قالبهای شکل دهنده کلام می باشد.

یا توضیح دقیقتر در جواب سوال را هم بفرمایید لطفا.

نکته دیگر اینکه در قرآن انقدری که بحث سمع شده است، اُذُن ذکر نشده. در واقع اذن -که کالبد شنیدن است- در صورتی کارکرد دارد که به سمع برسد که به نحوی تعقل را حاصل می شود. و همینطور درباره چشم آنقدری که بحث درباره ابصار است، با نام عینین ذکر نشده است. اینکه چه میشود که در بعضی آیات نظر به کالبد گیرنده آن حس است و در بعضی دیگر نظر به کارکردش، در صورتی که در تمام آیات توجه به هدایت آفرینی این حسها در انسان می باشد، نیز سوالی میتواند باشد...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی