آن که بر ظلم شب حمله ور شد، ای خمینی تو بودی، تو بودی...
جمعه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۵، ۰۳:۱۶ ب.ظ
بسم الله
سعید ِ از کرخه تا راین...
حاج کاظم و عباس ِ آژانس شیشه ای...
ارمیا و مصطفای ارمیای امیرخانی...
و حقیقی تر از تمام آنها، همه سربازان حقیقی ِ تو، ای خمینی کبیر...
که با دیدن صحنه های عزایت، می گریند...
می خواستند بگویند جای تو چقدر خالی است...
ای پدر ندیده!
کاش لااقل خاطره ای داشتیم از تو...
۹۵/۰۳/۱۴