کوثر

سرگشتگی در قاموس ماست؛‌ چون عاشقانی هستیم از دیار سلمان(ره)

کوثر

سرگشتگی در قاموس ماست؛‌ چون عاشقانی هستیم از دیار سلمان(ره)

بسم الله مجریها و مرسیها
یا بنی! ارکب معنا...

طبقه بندی موضوعی

نویسندگان

حرفهای بهتر از سکوت

پنجشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۵، ۰۳:۴۸ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

 

بعضی حرفها را زدن، بهتر از سکوت است!

دو سال از تشکیل مدرسه حمد می گذرد، هر کدام مان بدون مقایسه با دیگری، فکر کنیم چقدر می توانستیم در گسترش قرآن در جامعه مان کمک کنیم و آیا کرده ایم یا نه؟ و اگر نه، چرا؟

اصلا مسئله زندگی ما، خون دل خوردن برای رساندن قرآن به گوش دیگران بوده است؟! اگر بله، نشانه آن در زندگی ما چه شکلی بروز پیدا کرده است؟

در این جهاد قرآنی، از چه چیزمان در زندگی برای قرآن گذشته ایم؟

اصلا می توانیم این فرض را بپذیریم که باید از چیزی گذشت؟ یا در حالی که تمام زندگی همچنان بر وفق مراد پیش می رود، تصور میکنیم می توانیم جهاد هم بکنیم؟!

اگر تصدیق کردیم جاهایی کم گذاشته ایم، در تصورمان بیاوریم به خاطر نبودمان چه کارهای مهمی که روی زمین ماند و دیگری نبود انجام دهد...به خاطر نبودن مان کارهای دیگران که سعی می کردند، ناقص ماند...به خاطر نبودن مان، چه حس ناامیدی در جمع القا کردیم...

این فکرها را بکنیم بدون قصد خودزنی و غصه خوردن های حرام...بلکه به قصد رسیدن به جوابی که شب قدرمان را تقدیر کند.

 

جواب این سوالات را به خودمان باید بدهیم، در محضر خدا...

فقط هرکس به جوابی رسید، اگر وجدان و تصدیق کرد می توانست بیشتر همکاری جمعی کند، کارش و جایش را پیدا کند یا از خدا بخواهد به او بنمایاند، و بعد اعلام کند این بار دیگر "هست"! از کسی نپرسد من کجا باشم؟! خودش بگوید کجا "باید" باشد!

جدی و محکم...یک بار، یک سال، یک شب قدر، پای حرفمان و آرزوهایمان بایستیم!

 

این سرّ را بدانیم:

بعضی مشکلات زندگی ما هیچ وقت حل نمی شوند، تا وقتی که خودمان را وقف قرآن نکنیم! اگر میخواهید از گرفتاری هایتان رها شوید، گرفتار و نیازمند به قرآن و جمعی قرآنی باشید!

منتظر نباشیم مشکلاتمان حل شود و بعد در خدمت قرآن باشیم! شاید آن روز تا مرگ هیچ گاه نیاید...

و مرگ چقدر نزدیک است....

اگر این سوالها را از خودمان الان نپرسیم، روزی دیگرانی از ما خواهند پرسید...وقتی دیگر جای عمل و بازگشت به دنیا نیست.


والسلام

 



۹۵/۰۳/۲۰ موافقین ۱ مخالفین ۰
شریعتمداری

نظرات  (۲)

سلام برای منی که مدرسه قرآن را تنها یک ساعت دیده بخش اعظمی از شناختش از مدرسه نشریه کاشف است. با کاشف انس گرفته و با کاشف حس می کند جزیی از مدرسه است. و به عینه روند رشدش را با کاشف ومخصوصا با صحبت های استاد اخوت آن طی کرده. با کاشف حس می کند با بچه های مدرسه هم نشین است. اما این روزها از نشریه خبری نیست...
پاسخ:
سلام بر شما...
ان شاالله با روند جدیدی در راه است...دعا بفرمایید.
۲۰ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۳۷ کاظم رجبعلی
بسم الله الرحمن الرحیم
نظرم در مورد این متن را در عطر ریحانه نوشتم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی