کوثر

سرگشتگی در قاموس ماست؛‌ چون عاشقانی هستیم از دیار سلمان(ره)

کوثر

سرگشتگی در قاموس ماست؛‌ چون عاشقانی هستیم از دیار سلمان(ره)

بسم الله مجریها و مرسیها
یا بنی! ارکب معنا...

طبقه بندی موضوعی

نویسندگان

ساز و کار شفاء

يكشنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۱۳ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

 

آدم وقتی از حال بدی با منشاء روحی- شفاء می گیرد، هر چقدر بررسی کند نمی فهمد "چطور" شد که خوب شد!

مثلا می داند فلان کارها را کرده است، فلان کارها را نکرده است دیگر یا...

اما به چگونگی و روند آن شفاء الزاما پی نمی برد. تزکیه، امری است که طلبش رو به انسان و ایجادش تماما اراده خداست. انسان در تزکیه کردن نفس خود، اختیاری ندارد اما در طلب کردن این اتفاق مبارک، تماما اختیار و آرزو باید باشد!

در روند شفاء آنچه که انسان می تواند به آن پی ببرد، تغییر در "باورها"یش است. باورهایی که قبل از شفاء دچار فقدانشان بوده و بعد از شفاء در او تثبیت شده اند.

در واقع هنگامی که "چرا"های فکری اش به باوری محکم متصل می شود، شفاء صورت میگرد.

شفاء از لقای سوال انسان با حقیقت جواب آن رخ می دهد.

که فرموده اند: ادعونی، استجب لکم... 


در نتیجه انسان آنچه را که باید در زندگی اش بی چاره و در جستجویش باشد، "چرا"هاست، نه "چگونگی" ها...

چون چرایی ِ امری فهم شود، چگونگی آن رخ می دهد!


مریم سلام الله علیها، باور داشت خدا به هرکس بخواهد رزق بدون حساب می دهد. او بر این باورش، طعام بهشتی را به سمت خود نازل می کرد. باورش آنچنان عمیق بود که تنها بانویی شد که فرزندی بی پدر به او عطاء شد. 

سوره مبارکه مریم، وصف عبد است. عبد در نحوه "چگونگی" نزول امری بر او، پیش فرض و علمی ندارد. عبد، اویی نیست که از خدایش طلبی نداشته باشد! بلکه عبد به شدت بی قالب و بی تعین در درخواستهایش است. عبد، چونان میتی در ید خدایش است.

اما عبد حتما بر حکمت خدا و چگونگی قرار دادن خود در معرض دریافت امر و رزق خدایش، البته عالم و عامل است. 

 

نتیجه دوم اینکه کسی که در مسیر چرایی ها، تقوا را پیش روی خود قرار داده است، به تدریج به فهم چگونگی ها به اذن خدا نائل می شود.

چنین انسانی را "حکیم" می نامند و جنس علم او، از "حکمت" است...

که فرموده اند: هرکس نفسش را برای خدا چهل روز خالص سازد، چشمه های حکمت از قلبش بر زبانش جاری می شود.


برای آشنایی با مصداقی از انسان حکیم و محسن، سوره مبارکه لقمان را بخوانیم...

 

پ.ن. دلم میخواست این متن را می توانستم خیلی روان و کاربردی تر بنویسم... برای نویسنده ارزش کشف دارد.



۹۵/۰۳/۳۰ موافقین ۱ مخالفین ۰
شریعتمداری

نظرات  (۳)

چه سرعتی دارد رسیدگی فهم هایت و چه به غایت دوست داشتنی است.
شاید خوب نباشد که برای چنین متن حکیم واره ای از حس شیرینی که خلق می کند، حرف بزنم؛ اما اگر نگویم؛ حتی اگر ندانم که از چه عبدی می گویی حلاوتش را که می فهم
خواهرم فاطمه سادات به تعداد سختی هایی که این جا آسانش می کنی وسعت محبتت همین طوز زیاد می شود علی الدوام
پاسخ:
سلام بر خواهر عزیز...
محبت، جلب حقایق زیبا می شود...
حالا از انگشت هر کسی چکیده باشد!
محبت تان پربارتر و پرتوجه تر به حقایق ثابت، ان شاءالله...

بعضى وقت ها حضور در یک مکان خاص و ویژه که قطعه اى از بهشت است هم مى تواند حال بد آدم را خوب تر از خوب کند.

حتى اگر طلب اندکى هم وجود داشته باشد ولى او بیشتر از آنچه که بخواهى به تو مى دهد.

روند شفــاء گاهى آنقدر آرام و شیریـن در روح و جان انسان رسوخ مى کند که آنسان مى بیند آنــى شـده که بـایــد بـاشد!

 

نمى دانم آنچه گفته ام چقدر به غرض و هدف شما از نوشتن متن نزدیک است ولى دوست داشتم حس فوق العــاده بى نظیرى که با خواندن متنت به من منتقل شد را بیان کنم. :)

براى مــن مـخـاطــب هم ارزش کـشـف دارد ســادات جــان مـهــربــانــم.

چـشــمــه هاى حـکــمــتـت همیشه جـارى باشد ان شاءالله؛ دوسـت خیـلــى خیلـى عــزیــزم.

 

دسـتــان گــرم او شـده پــــاســخ تـریــن جـــواب

وقـتـى که دسـت تــوسـت ز پـرسش ســوال تــر...

پاسخ:
سلام خواهر جان...
جا داشت شما از تجربه همجواری شمس الشموس علیه السلام در رمضانت می نوشتی، نه ما...
بنویس، منتظر و مشتاقیم
بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه خوبی است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی