لزوم عدم شک و انعطاف پذیری در جمع ربانی
بسم الله الرحمن الرحیم
در کتاب بلوغ لبی، برای جایگاه فردی که در رده مسئولیت اجتماعی و رهبری جمع است، توصیف شده که چنین فردی دیگر در تصمیمات دچار تزلزل، شک و تردید و... نمی شود. آنچه که باعث میشود او را در رساندن مسئولیت به مقصد نهایی دچار مشکل کند، رخدادهای بیرونی است. رخدادها و اتفاقاتی که تابعین و افراد جمع را نسبت به رهبر بددل می کند و در نتیجه تبعیت و وحدت رویه دچار اختلال شده، به طوری که صف مومنین پشت ولی خود، بر هم میخورد.
گویی شیطان از طریق جنود خود و بعد هرکسی از جمع که تکلیفش را با خودش و خدایش مشخص نکرده، ضربه ای وارد می کند، و به خاطر هجمه مشکلات، رهبر جمع دائما مجبور به تغییر وضعیت و تاکتیک می شود.
طبیعتا عموم پیروان، تیزبینی، افق نگری و بصیرتی در حد رهبر ندارند. و فقط تغییر وضعیتهای آزاردهنده و سریع، انذارهای از پس این عدم انعطافها در افراد و... را می بینند و به شک می افتند. البته که همیشه جای مباحثه بین رهبر و پیروان وجود دارد یا از آن نزدیکتر، خود رهبر بیشترین دغدغه تبیین مواضع جدید را دارد تا کمترین تلفات اتفاق بیفتد.
زندگی در یک جامعه توحیدیِ اقلیتی که مورد هجوم شیاطین انسی و جنی داخلی و بیرونی است، شبیه زندگی در دامنه یک کوه آتش فشان است... بدون آرام و قرار. چنان که شهید آوینی توصیف کرده است.
اگر انسانی در چنین وضعیتی زندگی آرام بخواهد، چه در این طرف ماجرا و جامعه توحیدی بایستد و یا چه در آن طرف و نظام طاغوت (از صدر تا ذیل) نفس بکشد، فرقی نمی کند. بهرحال در یک سر مخاصمه ایستاده و این خصومت برای هیچ دو طرف آرامشی را به همراه نمیآورد.
تنها زندگی در یک جامعه توحیدیِ اکثریتی -چنانچه در روایات از دوران پس از ظهور توصیف شده است- برخلاف حالت فوق می باشد و همانی خواهد بود که برای عالَم مقدر شده است؛ «حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا».
فقط زمانِ نیازِ به چنین تقدیری را به اختیار خود مردم سپردهاند. زیرا امام چونان کعبهای است که مردم باید به طواف او در آیند...و برخلاف نبی، او به سمت مردم ارسال نمیشود.
برای نزدیکی به چنین تقدیری، باید ظرفیت تغییرات زیاد و انعطاف در برابر آن را داشت، در حالیکه افق و بصیرت فرد بتواند با رهبر همجهت و هرچه عمیقتر شود. این وصف، لازمه مفهوم عبودیت است.