چشم انتظارِ پادشاهِ ملک عشق
يكشنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۱:۴۴ ب.ظ
تا خبر رسد از آن سلیمان دورانم
من چشم انتظار او همیشه می مانم
منِ نادیده خورشیدِ سلیمانم،
چشم دوخته بر این خورشیدِ بی سلیمانم
تا خبر رسد از آن سلیمان دورانم
در مملکت وجود خویش نالانم
من چشم انتظار آن هدهدِ سلیمانم
من چشم انتظار نامه آن سلیمانم
تا خبر رسد از آن سلیمان دورانم
به غصه در وجود خویش حکم می رانم
من مسلمانِ حکومت آن پادشاه دورانم
من نادیده تسلیم عرشِ آن سلیمانم
تا خبر رسد از آن سلیمان دورانم
هدهدش را سفیر دیار عشق می خوانم
نامه اش را به منت به چشم می نشانم
سخنش را به جان بر همگان بلند می خوانم
تا خبر رسد از آن سلیمان دورانم
سراسیمه مملکت وجودم را به سویش می رانم
آخر من، دلباخته و شیفته آن پادشاه دورانم
آخر من، نادیده قدم نهاده در ملک سلیمانم
آخر من، نادیده شیفته ملک آن پادشاه دورانم(برگرفته از آیات 20 تا 44 سوره مبارکه نمل)
۹۷/۰۲/۲۳