کوثر

سرگشتگی در قاموس ماست؛‌ چون عاشقانی هستیم از دیار سلمان(ره)

کوثر

سرگشتگی در قاموس ماست؛‌ چون عاشقانی هستیم از دیار سلمان(ره)

بسم الله مجریها و مرسیها
یا بنی! ارکب معنا...

طبقه بندی موضوعی

نویسندگان

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سوره عبس» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم


فاصله بین زیارتهای یک امام، فرصتی است برای رشد یک طلب در وجود انسان.

و زیارت، فرج رسیدن به آن مطلوب است.


ممکن است طلبهای زیادی در هر زیارت باشند اما فقط بعضی از آنها در یک زیارت فتح شوند.

پس یعنی آنهای دیگر هنوز به مرز فرج نرسیده اند و بشارت در راه بودن زیارت های مکرر و بعدی!


مانند باغی که در هر فصل، بعضی از درختان و بعضی از شاخه های درختان آن شکوفا می شوند...


تا در نهایت "حدائق غلبا" شود!


فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‏ طَعامِهِ (24) أَنَّا صَبَبْنَا الْماءَ صَبًّا (25) ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا (26) فَأَنْبَتْنا فیها حَبًّا (27) وَ عِنَباً وَ قَضْباً (28) وَ زَیْتُوناً وَ نَخْلاً (29)وَ حَدائِقَ غُلْباً (30) وَ فاکِهَةً وَ أَبًّا (31) مَتاعاً لَکُمْ وَ لِأَنْعامِکُمْ (32)

سوره مبارکه عبس

شریعتمداری
۲۶ آذر ۹۵ ، ۲۱:۵۸ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم


بعضی وقتها که اسم بعضی ها توی جمع می آید، در علت یابی موفقیت های توحیدی/قرآنی فرد می گویند:


- خب چون فلانی خیلی باهوش و با استعداد است!

- چون فلان خیلی خوش بیان است.

- فلانی خیلی فعال و بانشاط است.

- فلانی شرایط زندگیش آرام و با سکونت است.

- فلانی خیلی خلاق و خوش قلم است.

- فلانی خوش برخورد و جذاب است.

- فلانی زندگی روبراهی دارد...

- فلانی توان مقابله با فلان حالات و مشکلات را دارد.

- فلانی...فلانی...فلانی.....!


این وسط پشت صحنه ای که اتفاقا خیلی هم پشت و ندیدنی نیست، انگار دیده نمی شود.

اینکه چنین افراد و فلانی هایی، خیلی "محتاج" و نیازمند به قرآن خودشان را یافته اند... انقدر نیازمند که خدا برای رفع نیازشان، توان و استعدادها و فضل های خاصی هم نصیب شان کرده است تا برسند به آنچه که باید.

آنها فرصتی برای ایستادن و فکر کردن حتی درباره خوبی های خودشان هم ندارند! اگر بگویی شان، شاید حتی ندانند اینگونه اند! او آنطور است که دغدغه اش شعله ورش کرده و باید پیش رود...


سوره مبارکه عبس انسان را امر به نظر در طعام میکند. در تشریح طعام او، انواع میوه ها و روییدنی های از زمین را نام می برد.

نقطه اشتراک تمام روییدنی های بر خاک، "نیاز" شدید دانه به فرو رفتن و طلب از خاک و چشم بر آسمان بودن برای دریافت مایه حیات است.

این است که دانه ای را می رویاند و البته بعدش هر دانه ای به شکلی بروز می یابد...

شکل هایی که هیچ شباهتی ظاهرا بهم ندارند، در اقلیم، شرایط و آب و هوایی که باز هم شباهتی به هم ندارند، اما وجه اشتراک همگی شان "فهم فقر و طلبشان برای شکوفایی" است:

یکی انگور، یکی سبزی، یکی زیتون، یکی نخل، یکی باغ پر درخت، یکی میوه و دیگری چراگاه پرعلف......


اما اگر نبود این طلب و نیاز شدید که او را به شکوفایی می رساند و استجابت حتمی آن از جانب خدا، فرق آن دانه با تمام استعدادهای نهفته اش، با دیگر دانه هایی که از بین می روند، چه بود؟!


فَلْیَنظُرِ الْانسَانُ إِلىَ‏ طَعَامِهِ(24) أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا(25) ثمُ‏َّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا(26) فَأَنبَتْنَا فِیهَا حَبًّا(27) وَ عِنَبًا وَ قَضْبًا(28) وَ زَیْتُونًا وَ نخَْلًا(29) وَ حَدَائقَ غُلْبًا(30) وَ فَاکِهَةً وَ أَبًّا(31) مَّتَاعًا لَّکمُ‏ْ وَ لِأَنْعَامِکمُ‏ْ(32)


خدایا، ما را به دانه‌گی بپذیر!



شریعتمداری
۰۴ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۲۲ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱ نظر

بسم الله


همایش سوره مبارکه عبس، دیروز برگزار شد.

الحمدلله...


همایشی که در آن سوره عبسی حس شد که حالش عبوس نبود! 

بلکه خنده ای بود که در آن بشارت است...


کاش یکبار می فهمیدیم ضحکه و بشارت چطور هر دو توامان در یک لبخند بروز می کنند...

این را باید از حضرت ساره (سلام الله علیها) پرسید که چون خندید، بشارت اسحاق (علیه السلام) را از آن ملائک مکرمین دریافت داشت...


امیدواریم این نتیجه که حدود یکسال بین قصد تا عملش زمان برد،

شکوفه پذیرش سعی و خشیت جمع مان باشد...


نابینا، هر قدر هم که سعی و خشیت داشته باشد، بینا نمی شود! و این است سرّ اینکه او هیچ گاه احساس استغنی نسبت به آنچه او را به حق یادآوری می کند، پیدا نمی کند...

نابینای این سوره، قرار نیست به دست رسول مکرم، شفای ظاهری یابد!

اما همین تلاش و پذیرش درونی اش، حقیقت چهره او را شکفته و خندان می کند...


خدایا، ما را روسیاه نمیران...

الهی آمین.



پ.ن. بیشتر در: همایشی که در آن «سوره عبس» حس شد!

 

شریعتمداری
۱۹ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۱۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

بسم الله

در روان شناسی علل افسردگی و انواع آن را نوعا به عوامل و حوادث خارجی که فرد را متاثر کرده است بر می گردانند. مانند افسردگی بعد از زایمان، افسردگی فوت نزدیکان، افسردگی به خاطر نقص جسم و احساس تحقیر و...

آنها معتقدند حتما اتفاقی در بیرون رخ داده است که باعث افسردگی شده است و در شرح حال بیمار نیز چنین عواملی خارجی را می کاوند. و بعد در پی چاره ای برای آن می خواهند برآیند. اما اگر عوامل خارجی زندگی قابل تغییر نباشد باید چه کرد؟!

در اینجا، علم مبهوت نگاه کرده و بیچارگی اش را پنهان می کند!

اما در منطق قرآن، افسردگی را به باورهای نادرست فرد مرتبط کرده در نتیجه خداوند می خواهد انسان را اینگونه تربیت کند که هرچه در زندگی ات پیش آمد، اما آن انسان متوکل و مومن پابرجا خواهد ماند. زیرا او رجوعی مکرر به ثابتات عالم یعنی تذکره و توجه به مقام رفیع آن و رسولان و سفیران آورده اندش، دارد. همچنین با توجه به نعمتهای زندگی در وجود خود او، از جمله نعمت خلقت و توجه سیر نطفه تا قبر و نشر، و دیگر اینکه توجه در تنوع نعمتهای خوراکی و سیر رشد آنها که نشان دهنده عدم برتری طعامی بر دیگری است، خود را کم مقدار نمی پندارد. همگی طعام ها از منظر خدا، آیه و قابل نظر کردن اند. آیا وقتی میوه ها و سبزیجات چنین کرامتی در نزد مخلوق دارند، من ِ انسان مختار در محضر خدایم چنین کرامتی نداشته باشم؟!
چگونه مکرم نباشم وقتی هدایت مرا خواسته است و قرآن را بر قلب رسولش نازل کرده است تا بر ما بخواند و موجبات تزکیه و تعلیم ما را فراهم کند؟
چگونه مکرم نباشم وقتی از آبی ناچیز خلقم کرده است و با گذر از ظلمات چندگانه به دنیایم آورده است و با انواع روابط انسانی –پدر، مادر، فرزند، همسر و دوستان و...- عواطف و نیازهای مرا بدین واسطه ها اغناء نموده است؟
پس چگونه مردمان برای من باکرامت نباشند، منی که چیزی از خود ندارم.....
منی که چیزی نیستم جز سعی، سعی ای که اگر خشیت از درون با آن ممزوج نشود، چه بسا تبدیل به دویدنی شود که هرچه بیشتر استغناء و سرکشی را در وجود انسان ریشه دار کند.
پس پناه بر خدا... 


در منطق قرآن، آنکه نقص ظاهری دارد نباید با رفتارهای عبوسانه و متکبرانه دیگران دریافت حس عدم پذیرش کند.

این سوره، نمایی را به پدر امت -ص- نشان می دهد تا او تا ابد برای تمام مخلوقین خدا خصوصا هر آنکه از داشتنی ها کم دارد اما از تلاش و خشیت، پربار است، پدری کند...

در روزی که کافر از پدر و مادرش می گریزد، شیعیان به پدر حقیقی شان ملحق خواهند شد، همو که در دنیا، هدایت در سبیل هرکدام شان را به آنها نمایانده بود...

اللهم صل علی محمد و آل محمد.


پانوشت:

برگرفته از سوره مبارکه عبس، بعد از خواندن مقاله خانم فیاض درباره «افسردگی مقایسه ای انزواگرایانه» با روشهای تدبری در مفاهیم روانشناسانه در این سوره شریف

متن تند و یکباره نوشته شده است! ویرایش و تکمیل خواهد شد، ان شاءالله...

شریعتمداری
۱۴ تیر ۹۴ ، ۱۵:۰۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر