بسم الله الرحمن الرحیم
روایت شده: در باغی به علامه
طباطبایی(ره) درخت سیبی را نشان دادند و گفتند این درخت ثمر نمیدهد.
علامه با دست به تنهاش زده و صدا
زدند: مش فلان! بیا این درخت رو قطع کن، ثمر نمیده!
دیدند اون سال اون درخت، دو بار
ثمر داد!
کاش میشد از درخته پرسید واقعا
ترسیدی قطعت کنند و استعداد نهفتهات را رو کردی؟ یا اینکه به غیرتت برخورد و
خواستی ابراز کنی من میتوانم اگر بخواهم! -شاید اگر درخت هم جنسیت میداشت، سوال
اول را اگر خانم میبود تایید میکرد و دومی را اگر آقا بود!-
چقدر اون درخت سیب شبیه بعضی
وقتهای ماست...
وقتی فکر میکنیم توانم را ابراز
کنم که چه بشود؟!
از زیر خاک بیرون بیایم و جوانه
بزنم که چه کنم؟!
آخر، این همه که ثمر دادند، چقدر
بهار شد؟! با چند درخت پربار، بهار میشود در نهایت؟! و چند بار بهار باید بشود تا
«دنیا گلستان» شود؟!... خوش به حال روزگاری که فقط «بهار» باشد... یا ربیع الأنام
و نضره الأیام! پناه بر خدا از زمستان سرد و بینور...
یا قهر میکنیم با شرایطی که مساعد
به نظر نمیرسد و تحریمش میکنیم...
یا فرو میرویم توی فکرهایمان و
غرق میشویم...
یا توانمان را کتمان کرده و دست
کم میگیریم و باید انذار شویم تا بلکه برای زنده ماندن، به جنب و جوش بیافتیم!
یا...
هر کدام که هستیم، فرق چندانی ندارد...
مهم این است که خدا ما را در زمین
کاشته با تمام استعدادها...و شکر همان ابراز استعدادهاست در جهت حق؛ قُلْ هُوَ
الَّذی أَنْشَأَکُمْ وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ
قَلیلاً ما تَشْکُرُونَ *قُلْ هُوَ الَّذی ذَرَأَکُمْ فِی الْأَرْضِ وَ إِلَیْهِ
تُحْشَرُونَ (سوره مبارکه ملک، آیات 23و24)
و اوست که دانه را میشکافد و از
برای انسان «ثمر دادن» را تقدیر کرده است؛ إِنَّ اللَّهَ فالِقُ الْحَبِّ وَ
النَّوى یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ مُخْرِجُ الْمَیِّتِ مِنَ الْحَیِّ
ذلِکُمُ اللَّهُ فَأَنَّى تُؤْفَکُون (سوره مبارکه انعام،آیه 95)
و هر انسانی، ثمری مخصوص به خود
را دارد...قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَکْفَرَهُ *مِنْ أَیِّ شَیْءٍ خَلَقَهُ *مِنْ
نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ *ثُمَّ السَّبیلَ یَسَّرَهُ *ثُمَّ أَماتَهُ
فَأَقْبَرَهُ *ثُمَّ إِذا شاءَ أَنْشَرَهُ *کَلاَّ لَمَّا یَقْضِ ما أَمَرَهُ *فَلْیَنْظُرِ
الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ *أَنَّا صَبَبْنَا الْماءَ صَبًّا *ثُمَّ شَقَقْنَا
الْأَرْضَ شَقًّا* فَأَنْبَتْنا فیها حَبًّا *وَ عِنَباً وَ قَضْباً *وَ
زَیْتُوناً وَ نَخْلاً *وَ حَدائِقَ غُلْباً *وَ فاکِهَةً وَ أَبًّا *مَتاعاً
لَکُمْ وَ لِأَنْعامِکُمْ (سوره مبارکه عبس، آیات 17-32)
او خدایی است که حتی زنده از مرده
بیرون میآورد! گویی انسان در دنیا بارها ممکن است میرانده شود و در مرتبهای
بالاتر، دوباره زنده گردد و با این چرخه ارتقاء یابد تا درختی «همیشه سبز» باشد،
آنگاه که به جایگاه استقرار خود در آخرت میرسد...
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ
الرَّحیم* تَبارَکَ الَّذی بِیَدِهِ الْمُلْکُ وَ هُوَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ*
الَّذی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ
هُوَ الْعَزیزُ الْغَفُورُ (سوره مبارکه ملک، آیات 1-2)
و این است فلسفه ابتلای انسان در
دنیا! برای به بهترین ثمر رسیدن...
والسلام علی من اتبع الهدی...