کوثر

سرگشتگی در قاموس ماست؛‌ چون عاشقانی هستیم از دیار سلمان(ره)

کوثر

سرگشتگی در قاموس ماست؛‌ چون عاشقانی هستیم از دیار سلمان(ره)

بسم الله مجریها و مرسیها
یا بنی! ارکب معنا...

طبقه بندی موضوعی

نویسندگان

۲۲۰ مطلب توسط «شریعتمداری» ثبت شده است

بسم الله


آدم وقتی در زندگی اش یک بار با سختی از یک قله بالا می رود؛

ولو به قیمت زخمی شدن و از دست دادن ها،

اما دیگر بالا رفته است!


و از آن به بعد دیگر از بالای قله به همه جا می تواند نگاه کند...

منظری که قبلا هرچه می کرد نمی توانست به آن دست یابد و آرزوی رسیدنش را داشت...


البته که قله های بعدی  همچنان در کمرکش جبال است.......

و البته که پس از هر صعودی، حفاظت از سقوط نیاز خواهد بود.




شریعتمداری
۱۹ خرداد ۹۵ ، ۱۶:۲۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

بسم الله 


می گفت برای اینکه بتواند تمرکز عمیق و فکر کند، باید قرآن گوش بدهد.

در این حالت، به هر موضوعی فکر کند با سرعت مناسبی می تواند به نتیجه برسد.


و هر از مدتی به چند تا از سوره ها علاقه خاصی پیدا می کند...اگر روزی قرآن نشنود، آخر روز احساس کمبودی می کند.


و هر وقت هر نوع شنیدنی غیر قرآن را با توجه گوش دهد، رشته افکارش به هم می ریزد!




شریعتمداری
۱۹ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۳۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم


چقدر مثل عرف زندگی کردن سخت و نفس گیر است!

این حجم تکلف و باید و نبایدهای خود-ساخته چنان هر انسانی را زمین گیر می کند که...

وقتی حتی این تکلف ها نفعی را به آدم نمی رسانند تا دلش به سختی های چنین زندگی ای لااقل خوش شود!


در مقابل هیچ "خب که چی؟!" ای جوابی ندارند!


و فرموده اند: احمق کسی است که نفعش را تشخیص ندهد! 


پناه بر خدا از حماقت...

و خدایا شکرت تو صراط مستقیم را آفریدی!


اهدنا الصراط المستقیم...




شریعتمداری
۱۶ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۱۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر
بسم الله

سعید ِ از کرخه تا راین...

حاج کاظم و عباس ِ آژانس شیشه ای...

ارمیا و مصطفای ارمیای امیرخانی...


و حقیقی تر از تمام آنها، همه سربازان حقیقی ِ تو، ای خمینی کبیر...

که با دیدن صحنه های عزایت، می گریند...

می خواستند بگویند جای تو چقدر خالی است...


ای پدر ندیده!
کاش لااقل خاطره ای داشتیم از تو...




شریعتمداری
۱۴ خرداد ۹۵ ، ۱۵:۱۶ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

زندگی مثل شبانه روز می ماند. إِنَّ فی‏ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ ما خَلَقَ اللَّهُ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَّقُونَ (6، یونس)

بعضی زمانها روز است و بعضی زمانهای دیگر، شب. و شکر از فهم اختلاف این دو به وجود می آید. وَ هُوَ الَّذِى جَعَلَ الَّیْلَ وَ النَّهَارَ خِلْفَةً لِّمَنْ أَرَادَ أَن یَذَّکَّرَ أَوْ أَرَادَ شُکُورًا (62، فرقان)

بعضی فصلهای زندگی، زمستان است و بعضی فصلها تابستان...و البته زمستان، بهار مومن است با شبهای بلندش!

شب هر چه شب تر شود، تاریکی اش بیشتر میشود. همانطور که روز هرچه روزتر شود، متجلی تر میشود. وَ الضُّحَى‏ وَ الَّیْلِ إِذَا سَجَى‏(1و2، ضحی)

در دست بنده نیست، شب و روز زندگیش را انتخاب کند اما در اختیار اوست نوع زندگی و حرکتش را در هرکدام آنطور انتخاب کند که مرضی خداست.

در دست بنده نیست روز را بیاورد یا شب را ببرد! ُ قالَ إِبْراهیمُ فَإِنَّ اللَّهَ یَأْتی‏ بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِها مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذی کَفَرَ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمینَ (258، بقره) اما در اختیار اوست در هر حالت خود را به خدا بسپارد، لوازم و نحوه حرکتش را تشخیص دهد و آنطور که باید در آن زندگی کند تا اجل روز یا شبش برآید.

زندگی در شب، بصیرت و صبر می طلبد...در شب نمیتوان سریع حرکت کرد، نمیشود دوید، مگر وقتی مومن، خود به نور الهی منور و مدد شده باشد. یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ یُؤْتِکُمْ کِفْلَیْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ (28، حدید)

 

خدایا، دیدن روز را بر ما مرحمت کن... أین الشموس الطالعه؟!

وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ وُضِعَ الْکِتابُ وَ جی‏ءَ بِالنَّبِیِّینَ وَ الشُّهَداءِ وَ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ (69، زمر)

و در شب بودن و شب ماندگی را بر ما نپسند... أَ وَ مَنْ کانَ مَیْتاً فَأَحْیَیْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً یَمْشی‏ بِهِ فِی النَّاسِ کَمَنْ مَثَلُهُ فِی الظُّلُماتِ لَیْسَ بِخارِجٍ مِنْها کَذلِکَ زُیِّنَ لِلْکافِرینَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ (122، انعام)



یَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ یَسْعى‏ نُورُهُمْ بَیْنَ أَیْدیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ بُشْراکُمُ الْیَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ (12، حدید)

 

 

شریعتمداری
۰۹ خرداد ۹۵ ، ۰۹:۳۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

آدمی که همه چیز را برای خودش تمام و کمال میخواهد و البته این رفتار را توسط دیگران نسبت به خودش تحمل نمیکند و اصولا اهل دادن حق دیگران نیست،

به حدی از توقع می رسد که اختیارات دیگران را هم ذیل اختیار خود دانسته، ناراحت و در حال تمسخر است که چرا فلانی فلان راه را انتخاب کرده است؟!

گویی تمایلات دیگران و اختیاراتشان در زندگی هم جزئی از وجود اوست که باید طبق نظر، میزان و پیمانه او باشد!


إِنَّ الَّذِینَ أَجْرَمُواْ کاَنُواْ مِنَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ یَضْحَکُونَ(29)

وَ إِذَا مَرُّواْ بهِِمْ یَتَغَامَزُونَ(30)

وَ إِذَا انقَلَبُواْ إِلىَ أَهْلِهِمُ انقَلَبُواْ فَکِهِینَ(31)

وَ إِذَا رَأَوْهُمْ قَالُواْ إِنَّ هَؤُلَاءِ لَضَالُّونَ(32)

وَ مَا أُرْسِلُواْ عَلَیهِْمْ حَافِظِینَ(33)

فَالْیَوْمَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنَ الْکُفَّارِ یَضْحَکُونَ(34)

عَلىَ الْأَرَائکِ یَنظُرُونَ(35)

هَلْ ثُوِّبَ الْکُفَّارُ مَا کاَنُواْ یَفْعَلُونَ(36)


سوره مبارکه مطففین یا در واقع سوره مبارکه ابرار/علیین!



شریعتمداری
۰۷ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۵۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم


در این سه سال اخیر که بیشتر یادم مانده،

این هفتمین زیارت شمس الشموس علیه آلاف التحیه و السلام، بود...

و با فاصله یک چهله از زیارت قبلی...


و بیش از همه، این بار خیلی خوب!

خیلی خوش گذشت...


طور خاصی نبود، اتفاق خاصی نیفتاد، همه چیز مثل همیشه بود، ولی خوش بود...


خیلی ممنون امام جان!

تا باشد از این سفرها...

و همگی سهیم در زیارت...

ان شاءالله.




شریعتمداری
۰۲ خرداد ۹۵ ، ۲۱:۴۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم


انسان، همین هایی را هم که در زندگی دارد با وجود خیلی چیزهای دیگری که شاید ندارد،

اما همین ها هم از سرش زیاد است!


هرگاه فردی را دیدی که در لحظه ای که چیزی را می خواسته، آن را به او عطاء کرده اند،

ببین چقدر شکرگزار است!


و کمترند آنهایی که شکرگزارند!


البته که هرکه چنین نظری بخواهد کند، باید معنای شکر را هم بداند!


چه بسا به نفع انسان باشد، با فاصله ای به جواب آرزوها و سوال هایش برسد تا آن گاه که رسید، شکرگزاری در او تثبیت شده باشد!




شریعتمداری
۰۱ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۵۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

بسم الله


استاد جهت حفظ و تقویت تمرکز در برنامه ریزی علمی-عملی فرمودند:

تحت تاثیر القائات دیگران قرار نگیرید، و با القائات خود، دیگران را تحت تاثیر قرار ندهید...


به دخترانشان به طور خاص تر فرمودند!



شریعتمداری
۲۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۱:۴۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم


اگر در تاریخ اقوام گذشته سیر و مطالعه ای داشته باشی، گذرت به ذکر عاقبت اقوامی که هلاک شده اند، حتما می افتد.

قومی که فرعون داشتند و در رود نیل غرق شدند، بدنش را آب بیرون افکند و مومیایی کرده و هنوز موجود است...

قومی که آتش فشان بر سرشان ریخت و پودر شدند...

قومی که با فیل می خواستند به کعبه حمله کنند و گل بر سرشان افکنده شدند و کاه خرد شده شدند...

قومی که سیل آمد و همگی را جز آنها که به کشتی پناه بردند، غرق کرد...

قومی که...


توی تاریخ هیچ جایش ذکر نشده این قوم به سبب چه عملی مستوجب چنین هلاکتی شدند! حتی نامی از رسول شان برده نشده است.

تاریخ به چنین چیزی معتقد نیست!


اما قرآن را که میخوانی خداوند تاکید دارد به تو بفهماند که "او" بوده، فاعل و آمر ِ تمام این هلاکت ها...

خدا تاکید دارد بفهمی بر حسب "اتفاق" و تغییرات آب و هوایی نبوده که طبعیت بر سر انسان ها یورش بیاورد!

خدا تاکید دارد بلکه بفهمی و ایمان بیاوری که انسان از هر دستی بدهد، از همان دست می گیرد! آنچه پیش آمده هرچند نوعی مرگ است، و تاریخ چنین ذکر می کند، اما از منظر خداوند، "عذابی منطبق بر عمل آن قوم" و بد هلاکتی بوده است...

خدا تاکید دارد بدانی و تصدیق کنی، هیچ قومی قبل از حضور منذر مبین، و اعراض از او، مورد غضب قرار نگرفته اند...

خدا تاکید دارد بفهمی که عمل سوء، آنقدر سوء است که طبیعت اطراف عاملان به سوء را متغیر و وحشی می کند...


خدا میخواهد بدانی که همه عالم، تحت امر اویند...

خدا ابا ندارد بگوید من هلاکشان کردم! او، فاعلیتش را در آیات فاش بیان می کند...خدا از هیچ کسی نمی ترسد، چون کسی جز او در عالم نیست!

گیرم که تاریخ، خدا را از تمام وقایع حذف کند! خدا، زیر خروارها اوراق تاریخ، گم نمی شود! تاریخ، توان ظلم به جایگاه رب را ندارد! اما خب میتواند بندگان ساده را فریب دهد...


خدا انذار میکند که هلاکت نیز قانونی در آفرینش است...با این قانون پیش نروید، ای بندگان من!

خدا انذار شدیدتری برای ما دارد...برای قومی که دیگر نبی ظاهری ندارد...و کتاب به او به ارث رسیده است.

خدا انذار شدیدتری برای قوم ما دارد که اگر هلاک شویم، انقدر تدریجی و با توجیهات علمی است، که حتی فرصتی شبیه به فرعون در زمان غرق شدن برای ایمان به خدای رسولمان، هم ممکن است نیابیم!


این قوم، نیاز به "رسول" دارد...

و رسول هرکسی است که حق را برای قوم بیان کند...


مگر قلب قرآن را نخوانده اید؟


وَ جَاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدِینَةِ رَجُلٌ یَسْعَى‏ قَالَ یَقَوْمِ اتَّبِعُواْ الْمُرْسَلِینَ(20)

اتَّبِعُواْ مَن لَّا یَسَْلُکمُ‏ْ أَجْرًا وَ هُم مُّهْتَدُونَ(21)

وَ مَا لىِ‏َ لَا أَعْبُدُ الَّذِى فَطَرَنىِ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ(22)

ءَ أَتخَِّذُ مِن دُونِهِ ءَالِهَةً إِن یُرِدْنِ الرَّحْمَانُ بِضُرٍّ لَّا تُغْنِ عَنىّ‏ِ شَفَعَتُهُمْ شَیًْا وَ لَا یُنقِذُونِ(23)

إِنىّ‏ِ إِذًا لَّفِى ضَلَالٍ مُّبِینٍ(24)

إِنىّ‏ِ ءَامَنتُ بِرَبِّکُمْ فَاسْمَعُونِ(25)

قِیلَ ادْخُلِ الجَْنَّةَ  قَالَ یَالَیْتَ قَوْمِى یَعْلَمُونَ(26)

بِمَا غَفَرَ لىِ رَبىّ‏ِ وَ جَعَلَنىِ مِنَ الْمُکْرَمِینَ(27)


شریعتمداری
۲۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۰:۳۷ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱ نظر

بسم الله


آدمها مثل سوره می مانند!

هیچ وقت یه بخش از وجودشون -که میتونه متناظر با یک واژه، یا یک جمله، یا یک کلام- باشه رو نمیتونی بدون اطلاع از دیگر بخش های پس و پیش آن، تحلیل کنی!


اگر بخش از ویژگی یک فرد/خودت را که متناظر با یک واژه است بخواهی بفهمی، باید حتما آن واژه را در جمله اش بررسی کنی!

اگر جمله است، موضوع و مجمول و نوع اسناد و جای جمله در کلام را بفهمی

اگر کلام است، مفهوم و غرض آن را و ارتباطش با دیگر کلام های هم محور

و اگر دارای فصل هایی است، حتما بقیه فصل ها نیز دیده شوند...


تا متن یکپارچه یک فرد/خودت بدست بیاید!


بعضی افراد میتوانند در واژگان یا جملاتشان با یکدیگر مشترک باشند، اما الزاما کلام و متن شان هم غرض و یکی نیست.

بعضی دیگر هرچند واژگان مشترکی در وجودشان با یکدیگر یافت نمی شود، اما در غرض کلامهایشان هم جهت اند! و در نتیجه متن های شبیه تری دارند...


اینکه متناظر هریک از این دسته بندی های تدبر ادبی در وجود یک انسان چه چیزهایی است، جای تامل و تعمیق دارد...


سوره مبارکه یوسف با محور قرار دادن داستان زندگی یک نبی در سوره ای که به عنوان احسن قصص شناخته می شود، می گوید:

1- یک محسن از واژه گرفته تا متن کلی زندگیش، محسنانه است.

2- علی رغم نکته بالا، برای فهم تمام ابعاد این حسن باید به تمام فصول زندگی او نیز واقف شوی. از این رو، خداوند فصل به فصل زندگی ایشان را پرده برداری میکند. از کودکی تا سروری شان.

3- 114 سوره قرآن، 114 فصل از دریافت های وحیانی بر قلب حضرت رسول(ص) است. حضرت رسول(ص) در هر دریافت سوره ای، خود در فصلی از رسالت شان بوده اند.

 با فهم رسول هر سوره، میتوان فصلی از زندگی ایشان را شناخت تا شناختی متن وارانه و یکپارچه از وجود انسان کامل بدست آورد.

به طور کلی میتوان دو ابر-فصل برای حضرت رسول(ص) در سوره ها در نظر گرفت: فصل مکی، و فصل مدنی.

4- در هر فصل، تنها ذکر آن بخشی از کلام که غرض را برساند کفایت می کند. در واقع وجود فصل برای فهم ابعاد و بسترهای مختلف یک جریان (که میتواند رسالت باشد، یا زندگی یک نبی، یا زندگی خودمان) بسیار حیاتی است. اما ذکر تمام جزئیات در آن فصل، لزومی ندارد. پس کلام، با نهایتا بلاغت، فصاحت و محذوفات در فصل جاگذاری می شود.


فصل را نمیتوان حذف کرد!

اما کلامها میتوانند کوتاه یا بلند در آن قرار بگیرند.


فصول یک سال باید وجود داشته باشند، تا بسترهای تغییر آب و هوایی در یک سال مشخص باشند، اما میتواند یک فصل واقعا سه ماه طول نکشد! 


پ.ن. فهم این موضوع، در یک تجربه عینی اتفاق افتاده ست و بعد تبدیل به یک متن نیمه علمی شده است. اگر میشد تجربیات را ثبت کرد، شاید فهم این متنها برای مخاطب نیز راحتتر می بود. و چون نزول و نوشتار همزمان است، بسیار پراکنده...




شریعتمداری
۲۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

بسم الله


ابتلائات بزرگ برای جمعی توحیدی رخ می دهد که قصدهای بزرگ کرده باشند.

هر دوره رشدی، ابتلائات خاص خود را دارد و هرچه این روند رو به رشدتر و جلوتر باشد، درجه آن ابتلاء نیز بالا میرود.


در جمعی که پیشتازان آن قصد کرده اند در جایگاه مسئولیت و رهبری جریان های اجتماعی قرار گرفته و در آن تاثیر گذار باشند، شیطان راه نفوذی به اعتقاد و باورهای چنین مومنینی نخواهد داشت...


آنچه در اختیار نفوذ شیطان قرار دارد، ضربه به اطرافیان و شرایط زندگی افراد است...

یا در مرتبه پایین تر، تغییرات حال روحی و آرامش درونی مورد ضربه اند.


اگر این اتفاق افتاد، تحت تاثیر اسکیرین سیور قرار نگیرید!

هرچند حتما نیاز به صبر در آن هست تا اجلش بگذرد...و حتما قبل از آن جهت جلوگیری از چنین ضربه هایی از سمت دشمن، نیاز به سپر و حرزی است.


حضرت ایوب -علیه السلام- به خوبی چنین موقعیتی را درک و به حسن از آن گذر کردند...وقتی شیطان فقط می تواند ضربه ای به زندگی فرد بزند که پیروان از فرد احساس کراهت کرده و اویی که باید بهش بپیوندند را رها کنند.


پ.ن. تصور می کنم این توصیه مهم بود...تصورم بر آنچه نوشته ام، تقریبا در حد اطمینان است.



شریعتمداری
۱۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۲۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

بسم الله


توی هر چیز ابداع یا صنعتی شده بدست انسان، مثل انواع غذاها، داروها، مواد آرایشی و بهداشتی، پوشاک و... وقتی میخواهند حس امنیت و سلامت برای خرید و استفاده از آن محصول را القاء کنند، می گویند "گیاهی" است! طبیعی است! از دل طبیعت است...


می دانند اگر بگویند "ما" ساخته ایم، امنیتی نمی آورد! باید اسم "او" را بیاورند...بگویند او ساخته و ما البته فقط کشف کرده و ترکیب نموده ایم!


خلقت خدا، بالادست تمام دستهاست!


فبای آلاء ربکما تکذبان؟!



شریعتمداری
۱۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۶:۳۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

بسم الله


دیروز بعد از دومین همایش مدرسه حمد، با نام "حمد احمد" به این نتیجه رسیدم که

شاید نشود با این توان فعلی و امکانات در دسترس، یک بروز کامل از آنچه باید را داشت،


اما میشود آنچه که می خواهیم را تبدیل به مدل کرده و ثبت و سند کنیم،

و در دسترس دیگرانی قرار دهیم

باشد که این علم به ارث رسد.


همچنین در زمینه پژوهش هایی که مدارس تخصصی‌ قصد دارند از قرآن و عترت(ع) تولید ساختار و محتوا داشته باشند،

به نظر می آید آنچه از آنها میتواند بماند چیزی از جنس کشف "دستگاه"های مختلف تدبری و روایی است.

همچنین شناسنامه و کارکرد هر دستگاه نیز مشخص باشد.


این گزینه بهتر از هر متن پژوهشی یا کاربردی-مهارتی دیگر قابلیت ماندگاری و تصریف در بسترهای مختلف اجتماعی را خواهد داشت.

نشانه یک پژوهش موفق قرآنی در یک حوزه تخصصی این است که بتواند ساختار و دستگاهی را کشف و معرفی کند.


با این توضیحات، یکی از شاخصهای سنجش پژوهش های مدارس تخصصی نیز معلوم میشود که چقدر به ارائه یک دستگاه توانسته اند نزدیک شوند.


هر دستگاه شبیه نقشه ای می ماند که با فرضی علمی ساخته شده و دارای راهنمای نقشه خوانی و بهره برداری است.

این دقیقا مشکل ارائه دستگاه به دیگران است. چون مخاطب بایستی ابتدائا از پیش فرض های خود خالی شده و بعد به مختصات ارائه شده، نزدیک گشته و بتواند آن را تصدیق، مورد پرسش یا مورد اصلاح قرار دهد.

---------------------

برای ارائه مدل، نیاز به پژوهش های میدانی و علم بعد از عمل است.

از این رو، کارکرد برگزاری همایش، بروز در فضاهای اجتماعی و رفتارهای اجرایی معلوم میشود.


و از طرف دیگر، برای کشف دستگاههای تدبری و روایی، نیاز به علم بدون در نظر گرفتن حوزه عمل -در وهله اول- است،

چون بستر عمل به آن علم، ممکن است فعلا مقدور نباشد و سالیان دیگری به وجود آید.

یعنی الزاما آزمایشگاه تست دستگاه هم‌اکنون در دست نیست! اما میتوان انتزاع کرده و با مبانی عقلی و نقلی، دستگاه را ارائه داد.


نتیجه اینکه ظاهر جمع ما، بروزی پیدا میکند -و کرده است- که به نظر می آید علم آن شبیه ادعا، و عمل آن دور از علم مورد ادعایش است!

در حالی که مسئله دقیقا اینگونه نیست...

برای بروز هرچه حسن-مدار تری که علم را بتواند به بستر عمل بکشاند چند نکته مهم است:


1- صبر، استقامت و استمرار در مسیری که انتخاب شده است. این صبر فاصله علم تا عمل و فاصله بستر مورد نیاز و مطلوب با بستر موجود را هرچه کمتر خواهد کرد.

2- ارتقای علمی تمامی افراد، خصوصا افراد پیشرو و عملگرا و افزایش نظرات و تعداد افراد.

3- مشورت قبل از عمل و ثبت تجربیات بعد از عمل به شکل یک مدل. -و نه متن یا خاطره-

4- تنوع در بروزات در هر بار، تا تنوعی از مدلها بدست آید.

5- برای هر بروز اجرایی، یک مبانی علمی جدید انتخاب شود. در این صورت از این محمل عملی، به عنوان آزمایشگاه دستگاههای علمی -ولو به صورت ناقص- بهره برده ایم.

6- در نتیجه نکته فوق، علم یک جمع از عملش باید پیشتازتر باشد و علم درخواست کند که آزمایشگاه و بروزی را برای تست خود می طلبد!

7- لزوم علم آموزی......


 

شریعتمداری
۱۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۵:۵۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم


کتابچه سوره نوشت های ادبی سوره مبارکه زلزال را گرفتم که بخوانم...


بگذارید به حساب هرچی! اما راستش اول متن های خودم را در کتابچه ها می یابم! که تعدادشان هم زیاد نیست.

ندارم شان...یا اگر هم باشند، دم دست و در حافظه حتما نیستند.


می خوانم شان که خودم و جمع مان را در سه سال پیش پیدا کنم:

آن موقع ها وقتی سوره ای را چندین جلسه پرنشاط و در عین حال نفس گیر ِ گردان ادبی  امام سجاد (روحی فداک) میخواندیم، از آن چه می فهمیدیم؟

الان چقدر می فهمیم؟ سرعت فهم مان چقدر بیشتر شده؟ عمق فهم مان چقدر تدبری است؟


به نظر می آید جواب به سوالات بالا هرچه باشد به طور مشترکی پیشرفت را در افراد نویسنده نشان میدهد...


و به همین دلیل هرکسی خودش بهترین نقاد متن هایش است...


بین متن های همه مان بعضی هایشان خیلی درخشانند...کانه نجم در آسمان!

بعضی ها معمولی اند...


و همیشه حسرتی به دل آدم می ماند که کاش متن های بهتری آن موقع نوشته بودیم...کاش وقت بیشتری می گذاشتیم و بیشتر جدی می گرفتیم... کاش علم تدبری مان قوی تر بود و...و این کتابچه نفیس، جا داشت پربار تر عرضه شود... کاش جای ادیت داشته باشد، کلی متن اضافه کنیم...

آن موقع ها که جمع گردان را دور هم داشتیم، قلم هایمان انقدر سرشار نبود...

و این روزها خیلی بهتریم اما بدون جمع...


جای گردان ادبی امام سجاد علیه السلام، خیلی خالیست...

نه برای دور هم جمع شدن!

برای سوره خواندن، سوره خوردن، مشق قلم کردن...


کتابچه سوره ها مجموعه ای است که توانسته تنوع سبک ها و قلم ها را به طور حَسَنی در خود به نمایش بگذارد.



شریعتمداری
۱۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۰:۲۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر
بسم الله الرحمن الرحیم


الحمدلله که جوانی مان در سلامت و امنیت کامل به لطف خدا، گذشت...

و الحمدلله در جوانی مان آنقدر خوش نگذشت که اگر دردمند و مبتلائی را ببینیم، از هم دردی با او و تصور جایگاهش، عاجز شده باشیم...


خدا، انسان را به چنین نفهمی ای -به خاطر خوشی های زندگیش- دچار نکند!



شریعتمداری
۱۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۱۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

وَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَ ءَامَنُواْ بِمَا نُزِّلَ عَلىَ‏ محَُمَّدٍ وَ هُوَ الحَْقُّ مِن رَّبهِِّمْ  کَفَّرَ عَنهُْمْ سَیَِّاتهِِمْ وَ أَصْلَحَ بَالهَُمْ(2)

-------

فَإِذَا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُواْ فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتىَّ إِذَا أَثخَْنتُمُوهُمْ فَشُدُّواْ الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنَّا بَعْدُ وَ إِمَّا فِدَاءً حَتىَ‏ تَضَعَ الحَْرْبُ أَوْزَارَهَا  ذَالِکَ وَ لَوْ یَشَاءُ اللَّهُ لاَنتَصَرَ مِنهُْمْ وَ لَاکِن لِّیَبْلُوَاْ بَعْضَکُم بِبَعْضٍ  وَ الَّذِینَ قُتِلُواْ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ فَلَن یُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ(4)

سَیهَْدِیهِمْ وَ یُصْلِحُ بَالهَُمْ(5)

وَ یُدْخِلُهُمُ الجَْنَّةَ عَرَّفَهَا لهَُمْ(6)

یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِن تَنصُرُواْ اللَّهَ یَنصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدَامَکمُ‏ْ(7)

--------

إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تجَْرِى مِن تحَْتهَِا الْأَنهَْارُ  وَ الَّذِینَ کَفَرُواْ یَتَمَتَّعُونَ وَ یَأْکلُُونَ کَمَا تَأْکلُ‏ُ الْأَنْعَامُ وَ النَّارُ مَثْوًى لهَُّمْ(12)

وَ کَأَیِّن مِّن قَرْیَةٍ هِىَ أَشَدُّ قُوَّةً مِّن قَرْیَتِکَ الَّتىِ أَخْرَجَتْکَ أَهْلَکْنَاهُمْ فَلَا نَاصِرَ لهَُمْ(13)

أَ فَمَن کاَنَ عَلىَ‏ بَیِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ کَمَن زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَ اتَّبَعُواْ أَهْوَاءَهُم(14)

مَّثَلُ الجَْنَّةِ الَّتىِ وُعِدَ الْمُتَّقُونَ  فِیهَا أَنهَْارٌ مِّن مَّاءٍ غَیرِْ ءَاسِنٍ وَ أَنهَْارٌ مِّن لَّبنَ‏ٍ لَّمْ یَتَغَیرَّْ طَعْمُهُ وَ أَنهَْارٌ مِّنْ خَمْرٍ لَّذَّةٍ لِّلشَّارِبِینَ وَ أَنهَْارٌ مِّنْ عَسَلٍ مُّصَفًّى  وَ لهَُمْ فِیهَا مِن کلُ‏ِّ الثَّمَرَاتِ وَ مَغْفِرَةٌ مِّن رَّبهِِّمْ  کَمَنْ هُوَ خَالِدٌ فىِ النَّارِ وَ سُقُواْ مَاءً حَمِیمًا فَقَطَّعَ أَمْعَاءَهُمْ(15)

------

وَ الَّذِینَ اهْتَدَوْاْ زَادَهُمْ هُدًى وَ ءَاتَئهُمْ تَقْوَئهُمْ(17)

--------

فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَاهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنبِکَ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ  وَ اللَّهُ یَعْلَمُ مُتَقَلَّبَکُمْ وَ مَثْوَئکمُ‏ْ(19)

وَ یَقُولُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَوْ لَا نُزِّلَتْ سُورَةٌ  فَإِذَا أُنزِلَتْ سُورَةٌ محُّْکَمَةٌ وَ ذُکِرَ فِیهَا الْقِتَالُ  رَأَیْتَ الَّذِینَ فىِ قُلُوبهِِم مَّرَضٌ یَنظُرُونَ إِلَیْکَ نَظَرَ الْمَغْشىِ‏ِّ عَلَیْهِ مِنَ الْمَوْتِ  فَأَوْلىَ‏ لَهُمْ(20)

طَاعَةٌ وَ قَوْلٌ مَّعْرُوفٌ  فَإِذَا عَزَمَ الْأَمْرُ فَلَوْ صَدَقُواْ اللَّهَ لَکاَنَ خَیرًْا لَّهُمْ(21)

-----

وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ حَتىَ‏ نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِینَ مِنکمُ‏ْ وَ الصَّابرِِینَ وَ نَبْلُوَاْ أَخْبَارَکمُ‏ْ(31)

-------

یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَطِیعُواْ اللَّهَ وَ أَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَ لَا تُبْطِلُواْ أَعْمَالَکمُ‏ْ(33)

--------

فَلَا تَهِنُواْ وَ تَدْعُواْ إِلىَ السَّلْمِ وَ أَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَ اللَّهُ مَعَکُمْ وَ لَن یَترَِکمُ‏ْ أَعْمَالَکُمْ(35)

إِنَّمَا الحَْیَوةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ  وَ إِن تُؤْمِنُواْ وَ تَتَّقُواْ یُؤْتِکمُ‏ْ أُجُورَکُمْ وَ لَا یَسَْلْکُمْ أَمْوَالَکُمْ(36)



شریعتمداری
۰۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۰:۵۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت هل أتی!

که چون در سوره ای ذکر شما و اهل بیت تان و دستگیریتان از مساکین، یتیمان و اسیران عالم می شود
آن سوره
از عُلّو  ِ تان
«انسان» نام میگیرد!



شریعتمداری
۰۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۵۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر
بسم الله

گفت: همین نمازهای کم دقتانه هم چقدر بر تغییر وضعیت انسان در روز، موثرند...

اگر سهوش کمتر بود، دیگر چه بود!


پس هرگاه از شیطان چیزی به تو اصابت کرد،
متذکر به ذکر شو،
آنگاه به یکباره بینا می شوی!

إِنَّ الَّذینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ (201، اعراف)




شریعتمداری
۳۱ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۱۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم


قِیلَ لهََا ادْخُلىِ الصَّرْحَ  فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَ کَشَفَتْ عَن سَاقَیْهَا  قَالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُّمَرَّدٌ مِّن قَوَارِیرَ  قَالَتْ رَبّ‏ِ إِنىّ‏ِ ظَلَمْتُ نَفْسىِ وَ أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَیْمَانَ لِلَّهِ رَبّ‏ِ الْعَلَمِین (44، سوره مبارکه نمل)

گفتندش: به صحن قصر درآى. چون بدیدش پنداشت که آبگیرى ژرف است. دامن از ساقهایش برگرفت. سلیمان گفت: این صحنى است صاف از آبگینه. گفت: اى پروردگار من، من بر خویشتن ستم کرده‏ام و اینک با سلیمان در برابر پروردگار جهانیان تسلیم شدم.


انسان عاقل وقتی در جایی می فهمد "حساب"هایش درباره واقعیات و دیدنی ها میتواند اشتباه باشد و بسیار ممکن است که حتی در عینیات (مانند متوجه نشدن وجود شیشه بین نهر و سطح؛ که هم وجودی عینی است و هم دیدنش دقتی خاص می طلبد)  چیزی را اشتباها جای چیز دیگری بگیرد؛

به راحتی می تواند بپذیرد که در فهم حقایق (مانند انتخاب معبود برای خود)، عقلش به تنهایی راه به جایی نمی برد بلکه محتاج رسولی است تا حق را برای او روشن کند، و از تاریکی نفس نجات داده و به مدد آن رسول، تسلیم حق شود.


اختیار ایمان برای کسی میتواند رخ دهد که چون حسب اشتباه خود را وجدان کرد، بر آن اقرار کرده و دست عقل را در دست رسول بگذارد.



شریعتمداری
۲۹ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۳۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر