بسم الله الرحمن الرحیم
اگر در تاریخ اقوام گذشته سیر و مطالعه ای داشته باشی، گذرت به ذکر عاقبت اقوامی که هلاک شده اند، حتما می افتد.
قومی که فرعون داشتند و در رود نیل غرق شدند، بدنش را آب بیرون افکند و مومیایی کرده و هنوز موجود است...
قومی که آتش فشان بر سرشان ریخت و پودر شدند...
قومی که با فیل می خواستند به کعبه حمله کنند و گل بر سرشان افکنده شدند و کاه خرد شده شدند...
قومی که سیل آمد و همگی را جز آنها که به کشتی پناه بردند، غرق کرد...
قومی که...
توی تاریخ هیچ جایش ذکر نشده این قوم به سبب چه عملی مستوجب چنین هلاکتی شدند! حتی نامی از رسول شان برده نشده است.
تاریخ به چنین چیزی معتقد نیست!
اما قرآن را که میخوانی خداوند تاکید دارد به تو بفهماند که "او" بوده، فاعل و آمر ِ تمام این هلاکت ها...
خدا تاکید دارد بفهمی بر حسب "اتفاق" و تغییرات آب و هوایی نبوده که طبعیت بر سر انسان ها یورش بیاورد!
خدا تاکید دارد بلکه بفهمی و ایمان بیاوری که انسان از هر دستی بدهد، از همان دست می گیرد! آنچه پیش آمده هرچند نوعی مرگ است، و تاریخ چنین ذکر می کند، اما از منظر خداوند، "عذابی منطبق بر عمل آن قوم" و بد هلاکتی بوده است...
خدا تاکید دارد بدانی و تصدیق کنی، هیچ قومی قبل از حضور منذر مبین، و اعراض از او، مورد غضب قرار نگرفته اند...
خدا تاکید دارد بفهمی که عمل سوء، آنقدر سوء است که طبیعت اطراف عاملان به سوء را متغیر و وحشی می کند...
خدا میخواهد بدانی که همه عالم، تحت امر اویند...
خدا ابا ندارد بگوید من هلاکشان کردم! او، فاعلیتش را در آیات فاش بیان می کند...خدا از هیچ کسی نمی ترسد، چون کسی جز او در عالم نیست!
گیرم که تاریخ، خدا را از تمام وقایع حذف کند! خدا، زیر خروارها اوراق تاریخ، گم نمی شود! تاریخ، توان ظلم به جایگاه رب را ندارد! اما خب میتواند بندگان ساده را فریب دهد...
خدا انذار میکند که هلاکت نیز قانونی در آفرینش است...با این قانون پیش نروید، ای بندگان من!
خدا انذار شدیدتری برای ما دارد...برای قومی که دیگر نبی ظاهری ندارد...و کتاب به او به ارث رسیده است.
خدا انذار شدیدتری برای قوم ما دارد که اگر هلاک شویم، انقدر تدریجی و با توجیهات علمی است، که حتی فرصتی شبیه به فرعون در زمان غرق شدن برای ایمان به خدای رسولمان، هم ممکن است نیابیم!
این قوم، نیاز به "رسول" دارد...
و رسول هرکسی است که حق را برای قوم بیان کند...
مگر قلب قرآن را نخوانده اید؟
وَ جَاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدِینَةِ رَجُلٌ یَسْعَى قَالَ یَقَوْمِ اتَّبِعُواْ الْمُرْسَلِینَ(20)
اتَّبِعُواْ مَن لَّا یَسَْلُکمُْ أَجْرًا وَ هُم مُّهْتَدُونَ(21)
وَ مَا لىَِ لَا أَعْبُدُ الَّذِى فَطَرَنىِ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ(22)
ءَ أَتخَِّذُ مِن دُونِهِ ءَالِهَةً إِن یُرِدْنِ الرَّحْمَانُ بِضُرٍّ لَّا تُغْنِ عَنىِّ شَفَعَتُهُمْ شَیًْا وَ لَا یُنقِذُونِ(23)
إِنىِّ إِذًا لَّفِى ضَلَالٍ مُّبِینٍ(24)
إِنىِّ ءَامَنتُ بِرَبِّکُمْ فَاسْمَعُونِ(25)
قِیلَ ادْخُلِ الجَْنَّةَ قَالَ یَالَیْتَ قَوْمِى یَعْلَمُونَ(26)
بِمَا غَفَرَ لىِ رَبىِّ وَ جَعَلَنىِ مِنَ الْمُکْرَمِینَ(27)