شنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۵، ۰۲:۳۴ ب.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
درونی که پر از "خاطرات" است،
یا "آرزوها"...
جایی برای "علم" ندارد!
بذری که در خاطرات زمستان سخت پشت سرش مانده یا توان رویارویی با زمستان های بعدی را نداشته باشد و از ترس آن دست از قد کشیدن و شکوفه زدن بکشد، فرصت های بهاری را یکی یکی از دست می دهد...
أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (62، سوره یونس)
۹۵/۰۱/۲۱
۱
۰
شریعتمداری
پاسخ:
خاطرات، مروری از گذشته است که اگر خوب بوده، تمام شده است و اگر بد بوده، تصور زخمی از آن دوران است. پس حزنی برای از دست رفته ها بر دل می نشاند.
آرزوها، طلبی برای آینده ی نیامده اند. برای اینکه امری رخ دهد یا ترس از اینکه نکند نشود و...و خوفی را برای نیامده ها بر دل می نشاند.
اولیای خدا، از هر دو حال نامتعادل خارج و در طمانینه ی زندگی در "زمان حال" اند...معنای "به روز بودن" و زندگی و عمل در لحظه را باید از آنان پرسید.
آنکه از این دو حال فارغ باشد، خارج از عجله و کندی بوده پس میتواند و حتما عمل صالح بروز خواهد داد. او برای عمل در لحظه، نیاز به علم دارد و دریافت علم، طهارتِ اینچنین خالی بودن درون را می طلبد. العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء...
سر اینکه در آیات، ایمان به همراه عمل صالح زوج شده است، همین است. هرگاه درون "امنیت" یافت -از خوف، حزن و...- چرخه ساختار وجودی انسان کامل شده و عمل نیکی امکان بروز می یابد.