بسم الله الرحمن الرحیم
میگفت یک زمانی درباره هر رذیله اخلاقی که صحبت میشد آن را در ذهنم از خودم دور میدانستم! میگفتم من که ندارم! بعد مدتی که میگذشت و عین آن عیب را در خودم میدیدم، حسابی بهم میریختم... مثل کسی که از بالایی به پایینی سقوط کرده باشد!
بعد مدتی هر زمانی درباره عیبی صحبت میشد، من آن را به خودم میگرفتم... حسابی احساس ضعف میکردم و در چنین وضعیتی کلام درونی به سمت همز و لمز خود میرود... چون القای ناامیدی توسط شیطان است.
میگفت تصمیم گرفتم برای رهایی از هر دوی این حالات آزاردهنده، با آرامش هرگاه درباره رذیلهای نفسانی صحبت میشود، آن را اگر در خودم میشناسم و میبینم که بپذیرم و شکر کنم که همین که فهمیدهام یعنی میخواهد رفع شود... و اگر آن را در خود تا بهحال نشناخته و ندیدهام، «محتمل» بدانم... به وجه یک انذار بشنوم، گوش بهزنگ باشم تا در صورت بروز، ردیابی و شناساییاش کنم.
میگفت تصمیم گرفتم دیگر در بالایی نایستم –آن هم یک بالای کاذب و لرزان- که از سقوطش، سرم به زمین ساییده شود!
در مرام بندگان خدای رحمن، آرام بر زمین راه رفتن است...
وَ إِذا قیلَ لَهُمُ اسْجُدُوا لِلرَّحْمنِ قالُوا وَ مَا الرَّحْمنُ أَ نَسْجُدُ لِما تَأْمُرُنا وَ زادَهُمْ نُفُوراً* تَبارَکَ الَّذی جَعَلَ فِی السَّماءِ بُرُوجاً وَ جَعَلَ فیها سِراجاً وَ قَمَراً مُنیراً * وَ هُوَ الَّذی جَعَلَ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ خِلْفَةً لِمَنْ أَرادَ أَنْ یَذَّکَّرَ أَوْ أَرادَ شُکُوراً *وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً *وَ الَّذینَ یَبیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِیاماً (سوره مبارکه فرقان، آیات 60-64).
پ.ن. برگرفته از سوره مبارکه نمل، جلسه خانوادگی، چهارشنبه 25 مرداد 96