کوثر

سرگشتگی در قاموس ماست؛‌ چون عاشقانی هستیم از دیار سلمان(ره)

کوثر

سرگشتگی در قاموس ماست؛‌ چون عاشقانی هستیم از دیار سلمان(ره)

بسم الله مجریها و مرسیها
یا بنی! ارکب معنا...

طبقه بندی موضوعی

نویسندگان

۴ مطلب در مرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

 

می‌گفت یک زمانی درباره هر رذیله اخلاقی که صحبت می‌شد آن را در ذهنم از خودم دور می‌دانستم! می‌گفتم من که ندارم! بعد مدتی که می‌گذشت و عین آن عیب را در خودم می‌دیدم، حسابی بهم می‌ریختم... مثل کسی که از بالایی به پایینی سقوط کرده باشد!

بعد مدتی هر زمانی درباره عیبی صحبت می‌شد، من آن را به خودم می‌گرفتم... حسابی احساس ضعف می‌کردم و در چنین وضعیتی کلام درونی به سمت همز و لمز خود می‌رود... چون القای ناامیدی توسط شیطان است.

می‌گفت تصمیم گرفتم برای رهایی از هر دوی این حالات آزاردهنده، با آرامش هرگاه درباره رذیله‌ای نفسانی صحبت می‌شود، آن را اگر در خودم می‌شناسم و می‌بینم که بپذیرم و شکر کنم که همین که فهمیده‌ام یعنی می‌خواهد رفع شود... و اگر آن را در خود تا به‌حال نشناخته و ندیده‌ام، «محتمل» بدانم... به وجه یک انذار بشنوم، گوش به‌زنگ باشم تا در صورت بروز، ردیابی و شناسایی‌اش کنم.

می‌گفت تصمیم گرفتم دیگر در بالایی نایستم آن هم یک بالای کاذب و لرزان- که از سقوطش، سرم به زمین ساییده شود!

در مرام بندگان خدای رحمن، آرام بر زمین راه رفتن است...

 

وَ إِذا قیلَ لَهُمُ اسْجُدُوا لِلرَّحْمنِ قالُوا وَ مَا الرَّحْمنُ أَ نَسْجُدُ لِما تَأْمُرُنا وَ زادَهُمْ نُفُوراً* تَبارَکَ الَّذی جَعَلَ فِی السَّماءِ بُرُوجاً وَ جَعَلَ فیها سِراجاً وَ قَمَراً مُنیراً * وَ هُوَ الَّذی جَعَلَ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ خِلْفَةً لِمَنْ أَرادَ أَنْ یَذَّکَّرَ أَوْ أَرادَ شُکُوراً *وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً *وَ الَّذینَ یَبیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِیاماً (سوره مبارکه فرقان، آیات 60-64).


پ.ن. برگرفته از سوره مبارکه نمل، جلسه خانوادگی، چهارشنبه 25 مرداد 96

شریعتمداری
۲۶ مرداد ۹۶ ، ۲۲:۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
بسم الله الرحمن الرحیم

نجمه خاتون سلام الله علیها، مادر حضرت شمس الشموس علیه السلام است. لقب ایشان هم ام البنین است.

چقدر عجیبند مادران ائمه...
یک سکوت عمیق در تاریخ از آنها به یادگار مانده...
بعضی هایشان مانند همین نجمه خاتون در کسوت کنیز در خانه امام زندگی می کرده اند...

نه حرفی، نه حدیثی، نه نقلی...
گویی هرکس در شعاع امام قرار می گیرد، از نور امام میگیرد و نورش در نور او، محو می شود...
هرچه دیده می شود، امام است...

هرکس آنها را بخواهد بشناسد، پس به فرزندانشان بشناسد...




شریعتمداری
۱۳ مرداد ۹۶ ، ۲۲:۳۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

نماز صبح که پا شدم، پنجره را باز کردم... رو به درختان است...

یک پرنده‌ای هست که هر روز همزمان با نماز صبح‌های ما، او هم می‌خواند. یک جمله را تکرار می‌کند... لحن‌اش سوال و تعجب است... و از تکرار آن خسته نمی‌شود! آدم از تکرار دعا که نباید خسته بشود...

خوب که گوش بدهی، انگار می‌شنوی بپرسد: "{فلان چیز} چی شد؟"! بهتر که گوش بدهی، میفهمی بعضی‌هایش فرق می‌کند... مثلا وسطهایش سکوت میکند و بعد کمی شکایت می‌کند و جملاتش خبری می‌شود... انگار وضعش را شرح ‌می‌دهد... بعضی‌هایش هم کوتاه است و انگار فقط حمدی برای خداست.... بعد دوباره می‌رود روی ترجیع بندِ سوالی "چی شد؟"...


وَ لَقَدْ آتَیْنا داوُدَ مِنَّا فَضْلاً یا جِبالُ أَوِّبی‏ مَعَهُ وَ الطَّیْرَ وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدید (سبا، 10)

 

شریعتمداری
۱۲ مرداد ۹۶ ، ۱۸:۳۵ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

بسم الله النور

اللهم صل علی فاطمة و أبیها و بعلها و بنیها


بیا

و

امام ام باش؛


نه حلال مشکلاتم...


أین.......

خانزاده
۰۷ مرداد ۹۶ ، ۲۱:۴۷ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر