کوثر

سرگشتگی در قاموس ماست؛‌ چون عاشقانی هستیم از دیار سلمان(ره)

کوثر

سرگشتگی در قاموس ماست؛‌ چون عاشقانی هستیم از دیار سلمان(ره)

بسم الله مجریها و مرسیها
یا بنی! ارکب معنا...

طبقه بندی موضوعی

نویسندگان

۱۳ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

زیباترین باران ها در افریقا می بارد
در "گیسلو"
"کادونا"
خونین ترین روز عاشوراست
بزرگترین فریاد
اربعین است
و سرخ ترین خبر
در "زاریا" ست
و تا هنوز شیعیان دو گروه اند
یکی تیر می خورد و یکی مدال می گیرد
یکی تبعید می شود و یکی تبلیغ می شود
با اتصال دائم و پر سرعت به هر چیز
از "عرب سِت" تا ویزای شنگن و
تا دیدار با وزیر مختار
فالوده می خورند از شیراز تا واشنگتن
برو بیا دارند با خرگوش ها و
سوسمارهای عبدالعزیز
فلسطین، نه
زینبیه ، هرگز
جهاد، اصلا و ابدا
اما قمه، حتما
چلوکباب ، همیشه
و مرجعیتی که مُهر می شود دهانش
به مُهر و مِهر ملکه
و زاریا، شیراز نیست
لندن نیست
که زاریا، قدس است و کربلای حسین(ع) است
و زینت ابراهیم
زینب زمانه ی ماست
ام البنین نیجریه ی در خون است
بوکوحرام کتاب نمی خواند
بوکوحرام کتاب را حرام می داند
بوکوحرام یک شاخه از "عرب ست" است
برادران حرمله و تیر سه شعبه اند
بوکوحرام
حرام زاده هایی از نطفه ی حماقت و وهابیت
دزدان دریایی نفت در خشکی
در خشکه مقدسی
آن سوی مرز
مردی ده بار حبس
چندین گلوله
با چهره ای خونین
عمامه ای گلگون
و خونی که بند نمی آید
با چار زخم عمیق در سینه
این سوی مرز
مردی که صبح به صبح
دوش شیر می گیرد
و نطق می کند و رشد بادکنکی می کند
مانند اردوغان
آن سوی مرز
نان نیست
گلوله نیست
دارو نیست
ما در محاصره ایم و خدا هست
فقط دعا و گلوله بفرستید
این سوی مرز ولی
مردی با نوزده پست و مقام
باز مدیر می شود
وزیر می شود
و انتفاضه ی سوم آن سوی مرز است
در الخلیل و غزه،
در زاریا، عدن،
تعز و حلب
این سو ولی انتفاضه ی سکوت و بی خیالی ست
این سو جز آنفلونزا و بیکاری
جز خورد وخواب
جز تعظیم در برابر برجام
چیزی نمانده است
آن سو گلوله نیست، تسلیم نیست
این سو پر است از روبات هایی که خم می شوند
از روبان های سیاه
از شوالیه و تسلیت برای جمعه ی پاریسی
امضای دفتر یادبود سفارت
از یکشنبه های زاریا خبری نیست
دوشنبه های زینبیه
سه شنبه های ضاحیه و
چارشنبه های غزه
پنجشنبه ها
سر بریده می آورند از تنورهای حلب
این سوی مرز ولی
دخیل می بندند به کاخ الیزه
و جمعه هایشان در شانزه لیزه می گذرد
صحابیون شنگن و بشکن بشکن
بادمجان های دور واشنگتن دیسی
این سوی مرز
ستاره ها را عقیم می کنند
و خم می شوند در برابر قطعنامه ی چاقو
به لوموند و فیگارو
اعتماد می کنند
عالی جنابانی که ساعت ده صبح
بیدار می شوند
و خط ارتباطی شان با ضاحیه قطع است
و زاریا را اصلا قبول ندارند
برج البراجنه شان ایفل است
ضاحیه شان برج پیزا
قسمت نشد پپرونی بخورند
با قهوه ی فرانسوی قجری
مدام می گوید:
مسیو را بگیر برایم!
آن سوی مرز خمینیون "امن یجیب" می خوانند
به عشق خامنه ای گلوله می خورند
از شیخ عیسی به باقرالنمر
از باقرالنمر به شیخ ابراهیم
از شیخ ابراهیم به نصرالله
ما در محاصره ایم
گلوله و دعا بفرستید
این سوی مرز
عالی جناب رفته غسل شیر به جا بیاورد
آن سوی مرز
سر بریده می آورند از زینبیه
این سوی مرز
شمع روشن کرده اند
در میدان محسنی
شوالیه ها و خوک ها و شراب ها
آن سوی مرز صدای گریه می آید
از خانه ی شیخ ابراهیم
ام البنین خانه ی شیخ معلوم نیست کجاست
هست، نیست، نیست، هست
"ای مادر علی
ای مادر چهار شهید
چه کند گل سرخ"
در روزگار این همه خواری؟
این سوی مرز
آقای عین می آید، نمی آید، می آید، نمی آید
آرمان تلنگر می زند به اعتماد
آقای هیچ
سرلیست حزب بی خیالی و مردم!
تزریق پول و زهرماری
به معتادان پنجاه ساله ی اقتصادی
تولید درد و دود
آن سوی مرز
با سنگ و دست خالی به خیابان آمده اند
این سو با بیل و کلنگ
افتاده اند به جان دانش و آگاهی
مردان بی سو و بی سر
مردان خاموش
مردان اخته و هویج و لبو و بستنی قیفی
آن سوی مرز
زنی روزی هزار مرتبه می میرد
و می دود به سوی قتلگاه چهار شهیدش
این سوی مرز
زنی به فکر
اصلاح نژاد شاهین
برای شانه ی اعراب
از تارو پود ریزگرد و فتنه
تبلیغ می کنند
آب زرشک را و لیبرالیسم بی خیالی را
صعود دلار و سقوط دوغ
جنجال جام و جادوی برجام
این سوی مرز
بناست اچ آی وی
با سگ و شوالیه و شراب
وبا سفارت فنارسه و جان کری و شیرپاستورریزه
خواهرخوانده شوند با هم
از اعتماد به ابتکار
از آرمان به سیاست روز
او می آید ، نمی آید، می آید ، نمی آید
این سوی مرز
عرض کندولانس و تسلیت و لاس های دیپلماتیک
آن سوی مرز
خمینیون تازه بی هیچ نسبتی به نام و خون خمینی
با هفت هزار شهید یمنی
هزار شهید تازه ی نیجریه
این سوی مرز
لطفا چراغ ها خاموش!
دهان ها بسته!
آن سوی مرز حماسه است و گریه
می بینی آقا روح الله!
اطراف خانه ات خبری نیست
تو رفته ای آن سو
در زاریا و ضاحیه و غزه
و تیر خورده ای
عمامه ات خونین است
تمام مصطفاهایت را کشتند!
نکند آقاروح الله!
تویی که داری گریه می کنی
با چشم های خونی زاکزاکی!


26 آذرماه 1394- علی رضا قزوه

شریعتمداری
۳۰ آذر ۹۴ ، ۲۲:۵۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

بسم الله. . .

کلام بروزی است که از حقیقت حال در غیب خبر می دهد

غیبی که در میان آسمان ها و زمین است تا غیبی که در میان دو قلب است

.

.

.

هر شب که چشم هایت را می بندی می گویی السلام علیک یابن رسول الله

هر صبح که چشم هایت را باز می کنی می گویی السلام علیک یا بقیه الله

حوّی
۲۹ آذر ۹۴ ، ۰۷:۵۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم


الله :

أطیعوا الله و أطیعوا ...(نساء ؛ آیه 59)

.

... :

هل من ناصر ینصرنی؟

.

الله :

قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَیَحْزُنُکَ الَّذِى یَقُولُونَ  فَإِنهَُّمْ لَا یُکَذِّبُونَکَ وَ لَکِنَّ الظَّلِمِینَ بَِایَاتِ اللَّهِ یَجحَدُونَ

وَ لَقَدْ کُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِکَ فَصَبرَُوا عَلىَ‏ مَا کُذِّبُواْ وَ أُوذُواْ حَتىَّ أَتَئهُمْ نَصرُْنَا  وَ لَا مُبَدِّلَ لِکلَِمَاتِ اللَّهِ  وَ لَقَدْ جَاءَکَ مِن نَّبَإِىْ الْمُرْسَلِینَ

وَ إِن کاَنَ کَبرَُ عَلَیْکَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِىَ نَفَقًا فىِ الْأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فىِ السَّمَاءِ فَتَأْتِیهَُم بَِایَةٍ  وَ لَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلىَ الْهُدَى‏  فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِینَ

إِنَّمَا یَسْتَجِیبُ الَّذِینَ یَسْمَعُونَ  وَ الْمَوْتىَ‏ یَبْعَثهُُمُ اللَّهُ ثُمَّ إِلَیْهِ یُرْجَعُونَ (انعام ؛ آیات 33 تا 36)


صدق الله العلی العظیم

خانزاده
۲۷ آذر ۹۴ ، ۰۷:۱۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
بسم الله

موسی کلیم الله، از نوزادی می دانست اگر خدا حافظ اوست، فرقی ندارد در بغل امن مادر باشد، یا در سبدی میان موج های رود نیل...

از کودکی می دانست اگر خدا هادی اوست فرقی ندارد در میان خانواده ای توحیدی بزرگ شود، یا کاخ طاغوت...

و.......

او و تمام انبیا (علیهم السلام جمیعا) با فعل، قول و زندگی شان گفتند: اسباب، علت نیستند.

علت تام، تنها خداست.

هرکس در هر شرایطی است، یعنی که میداند/میتواند بداند که خدا بدون نیاز به اسبابی که خود خالقشان است، میتواند او را در کنف رحمت خود داشته باشد. ابتلای هرکس قدر عقل و توان اوست.

پ.ن. برداشتی از کلاس تدبر مکی، سوره مبارکه یونس.


شریعتمداری
۲۳ آذر ۹۴ ، ۲۱:۴۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

نائب امام نامه ای نوشتند... کسی گفت شجاعت، دفاع متدبرانه از ولیّ است... و کسی برخاست برای این دفاع... الحمدلله

 

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم و الحمدلله ربّ العالمین

موضوعات کلی نامه :

1.     تحلیل وضعیت ترورسیم

2.     کشتار در عالم درد مشترک ملت­ ها

3.     دعوت از جوانان برای نظر در وقایع

گزاره های کلی از موضوعات نامه :

-        موضوعی که سبب نوشتن نامه شده است

-        نوع بستری که موجب سخن گفتن شده است

-        هم فکری و چاره ­اندیشی برای جلوگیری از خسارت بیشتر

-        دیدن رنج انسان­ ها استدلالی برای ساختن فردایی بهتر

-        یافتن راه­ های نو با درس گرفتن از ناملایمات

-        ترورسیم درد مشترک همه انسان­ها

-        درگیر بودن بیشتر دنیای اسلام با ترورسیم و حمایت قدرت های بزرگ از این خشونت­ ها

-        تضاد در سیاست­های غربی :

·         برخورد دوگانه با جنبش بیداری اسلامی

·         پشتیبانی از تروریسم دولتی اسرائیل

·         لشگر کشی به دنیای اسلام

-        عوارض تروریسم در کشورهای مورد حمله

·         از دادن زیر ساخت­ های اقتصادی و صنعتی

·         توقف یا کندی حرکت  در رشد و توسعه

·         دعوت به نفهمیدن و از یاد بردن فاجعه­ ها

-        نخستین گام در تغییر ذهنیت آلوده به تزویر اصلاح اندیشه خشونت ­زا می­ باشد.

-   جستجوی ریشه­ های خشونت که اساسی ترین آنها تحمیل فرهنگ غرب در سایر ملت­ ها با استفاده از دو عنصر پرخاشگری و بی­ بند و باری اخلاقی می­باشد.

-        اهمیت و ارزش پیوندهای فرهنگی

-        پیدایش داعش و تحلیل آن

-        رفع اشتباهات در مبارزه با تروریسم

-        شالوده جهان اسلام

موضوعات نامه براساس گزاره های کلی :

1.     موضوع و بستر نامه

بسترهای مختلف می تواند زمینه ایجاد ارتباط و نزدیک شدن ارتباطات را فراهم سازد

شناخت انواع بسترها در عمق دادن به این روابط بسیار راه­گشا می باشد

بهبود روابط با توجه به بسترها، خود می­ تواند زمینه­ ساز بسترهایی با اهدافی خاص در جهتی خاص باشد

تدبیر در نوع استفاده از بسترها امری است مهم که می­ تواند زمینه­ ساز جریان­ های خوبی باشد

نوع رویداد در هر بستری باید با توجه به شرایط حاکم بر آن بستر ریشه­ یابی و تحلیل شود

شناخت راه­ های رفع علل وقوع یک رویداد با زاویه دید عقلی امکان­پذیر است و اگر تنها از عواطف نشئات بگیرد بی­ ثمر خواهد بود.

ناملایمات  یک رویداد باید زاویه دیدی برای رفع موانع و ساخت آینده شود

 

2.     تروریسم درد مشترک

نوع آسیب­ های وارد از تروریسم در بسترهای مختلف، متفاوت است

بیشترین و عمده ­ترین تمرکز تروریسم روی دنیای اسلام است

وحشت افکنی و خشونت دو ابزار اصلی تروریسم می­باشد

تروریسم توسط قدرت­ های بزرگ به شکل موثر و با شیوه­ های گونان حمایت می­شود

نقش اساسی ایالات متحده آمریکا در حمایت از تروریسم

نادیده گرفتن اندیشه­ های درست و سرکوب آن

- تضاد در مواجهه با مسائل که نمونه بازر آن در برخورد با جنبش بیداری اسلامی و پشتیبانی از اسرائیل و لشگر کشی به دنیای اسلام می­باشد

عوارضی حمله تروریسم بر کشورهایی که مورد حجوم قرار گرفته­ اند

 دورویی و چهره­ آرایی، دو سلاح رفتاری برای آسیب زدن به دنیای اسلام

 

3.     اصلاح ذهنیت آلوده به تزویر و اشتباهات در مبارزه با تروریسم

ذهنیت­ های آلوده بستر پنهان کردن اهداف دور و آراستن اغراض موذیانه است

اولین گام برای ایجاد امنیت و آرامش، اصلاح اندیشه خشونت­ زا است

ریشه های خشونت

1.            تسلط معیارهای دوگانه بر سیاست  غرب

2.            تقسیم تروریسم به انواع خوب و بد

3.            ترجیح منافع دولت­ ها بر ارزش­ های انسانی و اخلاقی

-        مشاهده ریشه­ های خشونت در فرهنگ دنیای اسلام

-        تحمیل فرهنگ غرب در سایر ملت­ ها، خشونتی خاموش است

-        پرخاشگری و بی­ بندوباری اخلاقی دو مولفه اصلی فرهنگ غربی

-        ضرورت شناخت اهمیت و ارزش پیوندهای فرهنگی و آثار آن از جمله رشد و بالندگی و غنی

-        داعش زائیده پیوند با فرهنگ­ های وارداتی

-        شناخت عواملی که باعث جذب افراد به داعش می­ شود و تحلیل آلودگی­ های پیدا و نهان جامعه

-        واکنش عجولانه بزرگترین اشتباه در مبارزه باتروریسم و اثرات آن

 

4.     شالوده جهان اسلام

-   مبنای شالوده جهان اسلام، شناخت درست و ژرف بینی و استفاده از تجربه ­های ناگوار است و حاصل این بنا،  گرمای امنیت و آرامش در سایه اطمینان و اعتماد است.

تحلیل بیانات رهبر در نامه با توجه به سوره مبارکه بیّنه

سوره مبارکه بیّنه رسالت پیامبر را برای عموم بشر تسجیل می کند و دعوت ایشان را، راه تضمین صلاح مجتمع انسانی می داند و عقاید و اعمال فرد و جامعه را صالح می­ سازد(تفسیر المیزان)

با توجه به حوادث اخیر در فرانسه رهبر بر آن شدند که نامه­ ای به عموم جوانان در کشورهای غربی بنویسند زیرا ایشان خود را ملزم می­ دانستند که براساس سنت جاری خدا، با دلیل و حجت روشنی جوانان را به مسیر درستی هدایت کنند تا بتوانند جایگاه خود را با توجه به انتخاب خود، درست تعیین نمایند.

ایشان در این نامه الفاظی را حک کردند که در واقع با آن افراد را دعوت به قیامی می کنند که در آن، مراعات مصالح بشری با پرداختن به اموری که متعلق به اعمال و عقاید خود آنهاست و نه زائده احکام و قضایائی که کاملا ساختاری جنیف دارد، امکان­ پذیر می­ باشد. ایشان با دلسوزی، که از صفات یک رهبر جامعه اسلامی می­باشد به بیان درد مشترکی به نام ترورسیم می­ پردازند و با تاکید بر شناخت درست و ژرف اندیشی از جوانان می­خواهند تا با قیاسی ساده بین فرهنگ موجود در یک ملت و فرهنگی که تحمیل شده غرب می­ باشد،  بنیان­ های یک تعامل صحیح با جهان اسلام را پی­ ریزی کنند

می­ توان گفت ایشان با درایتی خاص  با بسترسازی از وقایع اخیر، جوانان را به قیاس بین کفر و ایمان که بهترین نوع ژرف­ اندیشی و روشنگری است، دعوت می­ نماید و آنان را به سمت تفکر در احکام و قضایای که مصالح جامعه انسانی را تامین می­ کند، سوق می ­دهند.

حضرت آیت الله خامنه­ ای با طرح مسائل خشونت ­زا و بررسی علل آن و دست­ اندرکاران آن، می­ خواهند به جوانان بفهمانند که باید در تمام امور حد وسط و حالت اعتدال را از دست ندهند و از انحراف به سوی افراط و تفریط بپرهیزند.


برگرفته شده از tuloedigar.blog.ir

 

خانزاده
۲۲ آذر ۹۴ ، ۲۳:۰۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
امروز، شروع تاریخ استخوان در گلو ماندن شماست...


شریعتمداری
۲۰ آذر ۹۴ ، ۱۷:۱۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
بسم الله

می گفت: اگر بخواهند نقدم کنند و بگویند تو فلان صفت را داری ناراحت نمی شوم. اما اگر بگویند تو "مثل" فلانی ها هستی، چرا...از خودم ناراحت می شوم و مثلیت ام.

به جایش اگر روزی کسی خواست تمجیدی کند و بگوید تو فلان صفت را داری خوشحال نمی شوم، ولی اگر بگوید تو "مثل" فلانی ها هستی/شدی، قند توی دلم آب می شود...

صفات تا وقتی ممثل به گروهی از دارندگانش نشوند، درد یا شعف آدم را درنمی آورند...

من هیچ وقت "تو" نمی شوم اما...
کاش من مثل "تو" بودم...

و هرکس، "تو"یش را خودش انتخاب میکند...


پ.ن. سوره مبارکه کوثر، واژه کوثر و بحث مثلیت در جریان سازی

شریعتمداری
۱۹ آذر ۹۴ ، ۱۷:۴۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر
بسم الله

بعضی وقتها سرمایه یاری یک ماموم، از ولیّ اش، چیز زیادی نیست جز امید داشتن ....
امید به ادامه مسیر، امید به پیروزی نهایی حق، امید به امدادی خارج از نظام اسباب.....فقط امید!

بعضی وقتها همه ی چیزی که یک امام از مامومش می خواهد این است که اگر شرایط بر وفق مراد نیست، اما او باورش نشود اوضاع همین است و همینطور می ماند...

بعضی وقتها همه همراهی یک ماموم از امام اش، در نق نزدن بروز می کند!

یعنی بعضی کارهای ساده که صرفا از جنس «نکردنی»ها هم هستند، ارزش عقلانی و ایمانی بالایی در همراهی امام دارند.

شاید اگر یاران امام حسن علیه السلام این را می فهمیدند..........

خدا کند ما خودمان این را بفهمیم و بر آن همت کنیم...

آدم الان هرطور که در کارها و برنامه های جمعی و رابطه با بالاترهای علمی و هم ترازهای علمی اش هست، در مقابل امامش هم همین هست!
ریشه ناامیدی ها، همگی از شیطان است.
حتی وقتی از خودم ناامید می شوم...در حقیقت شیطان، مرا در گوشم تحقیر کرده است!

پس بگو پناه می برم از شر شیطان آنگاه که مرا همز و تحقیر می کند.
بسم الله الرحمن الرحیم...


شریعتمداری
۱۷ آذر ۹۴ ، ۱۰:۲۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم


یَا أَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِذَا نُودِىَ لِلصَّلَوةِ مِن یَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْاْ إِلىَ‏ ذِکْرِ اللَّهِ وَ ذَرُواْ الْبَیْعَ  ذَالِکُمْ خَیرٌْ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ

فَإِذَا قُضِیَتِ الصَّلَوةُ فَانتَشِرُواْ فىِ الْأَرْضِ وَ ابْتَغُواْ مِن فَضْلِ اللَّهِ وَ اذْکُرُواْ اللَّهَ کَثِیرًا لَّعَلَّکمُ‏ْ تُفْلِحُونَ

وَ إِذَا رَأَوْاْ تجَِرَةً أَوْ لهَْوًا انفَضُّواْ إِلَیهَْا وَ تَرَکُوکَ قَائمًا  قُلْ مَا عِندَ اللَّهِ خَیرٌْ مِّنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجَارَةِ  وَ اللَّهُ خَیرُْ الرَّازِقِینَ(جمعه/9 تا 11)


صدق الله العلی العظیم...

خانزاده
۱۱ آذر ۹۴ ، ۲۳:۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
بسم الله الرحمن الرحیم

اگر دوست داشتی این روزها کربلا بودی، اما آنجا نیستی...
رفتن میلیونها مسلمان را تحمید کن تا در فهم زیارت آنها شریک شوی!
آنکه بتواند حسنی را ببیند، از آن حسن مهبوت و مسرور شود و این رویت محسنانه را در قول خود بروز دهد، پس او خود جزئی از آن جلوه ی زیباست!
مگر می شود کسی چیزی را تحمید کند، اما فهم و درک او به قدر کسی که درون آن صحنه زیباست، نباشد؟! بلکه بالاتر باشد!
یعنی اگر کسی حماسه اربعین حسینی و شکوهش را ببیند، تحسین و ستایش کند، ولو خودش در آن زیارت حضور نداشته باشد، فهمش از آنکه درون صحنه است اما فاقد چنین بصیرتی است حتما کاملتر است. نرفته، اما رسیده! چه توفیقی بالاتر از این؟!
هیچ حمدکننده ای در دنیا چیزی را نمی ستاید، مگر عقل او چنان بابصیرت و حسن بین شده باشد که او را به جایگاه تحمید برساند!
وگرنه غصه خوردن برای نرفتن را که همه می توانند و بلدند!
اما تحمید فقط بروز عقلاست...عقل، حسن را از دریچه بصیرت وارد وجود کرده، با رویت درونی، آن حسن را در خودش ایجاد و تثبیت می کند، و بعد چهچهه ی حامدانه ش را سر می دهد، مثل پرستو...
الحمدلله برای نرفتن ها و رسیدن ها!

بسم الله الرحمن الرحیم...الحمدلله رب العالمین...الرحمن الرحیم...مالک یوم الدین...ایاک نعبد و ایاک نستعین...اهدنا الصراط المستقیم...صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و الضالین...صدق الله العلی العظیم...

پ.ن. نتیجه یک بحث دوستانه...

شریعتمداری
۰۹ آذر ۹۴ ، ۲۲:۰۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم


به عموم جوانان در کشورهای غربی‌

... من از شما جوانان میخواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با ژرف‌بینی و استفاده از تجربه‌های ناگوار، بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پی‌ریزی کنید. در این صورت، در آینده‌ای نه‌چندان دور خواهید دید بنایی که بر چنین شالوده‌ای استوار کرده‌اید، سایه‌ی اطمینان و اعتماد را بر سر معمارانش میگستراند، گرمای امنیّت و آرامش را به آنان هدیه میدهد، و فروغ امید به آینده‌ای روشن را بر صفحه‌ی گیتی میتاباند.


نامه امام خامنه ایحفظه الله به عموم جوانان در کشورهای غربی‌

خانزاده
۰۹ آذر ۹۴ ، ۲۰:۵۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر
بسم الله

طبیب اگر طبیب باشد، وقتی دردت را به او بگویی، همیشه از قفسه یک دارو در نمی آورد بدهد دستت و بعد قول دهد به زودی خوب می شود! طبیب از شرح حال درد، هول نمیکند!

طبیب اگر ذو حکمه باشد، درد را و محلش را به خوبی می فهمد اما بعضی وقتها می گوید این درد برای تو خوب است...اصلا طبیعی است، یا حتی بشارت! انگار کن تولد است یا دندان در می آوری!

آدم بعضی مشق هایش را باید با دستی که درد می کند بنویسد.
به آن مشق و خوش خطی اش قرار نیست نمره دهند
به صاحب آن دست، اراده حدیدی اش و قصدهای توحیدی که درد از کارشان نینداخته، قرار است قرب و رضایت هبه کنند...

طبیب وقتی به بندگان دردمند خدا نگاه می کند، به تقدیرات خدا برای آنها نظر می کند...و به رشدی که تقدیرات برایشان دارند. طبیب خود را ذیل اراده ی خدا برای بندگانش باید بداند، و نه دایه ای نگران تر از مادر!


خدا کند روزی بیاید انسان، عبد باشد.........


شریعتمداری
۰۵ آذر ۹۴ ، ۱۶:۲۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم


وَ اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ میثاقَهُ الَّذی واثَقَکُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنا وَ أَطَعْنا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ (مائده/7)

.

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ لا تُبْطِلُوا أَعْمالَکُمْ (محمد/33)


صدق الله العلی العظیم...

خانزاده
۰۳ آذر ۹۴ ، ۲۰:۲۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر