کوثر

سرگشتگی در قاموس ماست؛‌ چون عاشقانی هستیم از دیار سلمان(ره)

کوثر

سرگشتگی در قاموس ماست؛‌ چون عاشقانی هستیم از دیار سلمان(ره)

بسم الله مجریها و مرسیها
یا بنی! ارکب معنا...

طبقه بندی موضوعی

نویسندگان

۱۵ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است

بسم الله

گفت: همین نمازهای کم دقتانه هم چقدر بر تغییر وضعیت انسان در روز، موثرند...

اگر سهوش کمتر بود، دیگر چه بود!


پس هرگاه از شیطان چیزی به تو اصابت کرد،
متذکر به ذکر شو،
آنگاه به یکباره بینا می شوی!

إِنَّ الَّذینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ (201، اعراف)




شریعتمداری
۳۱ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۱۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم


قِیلَ لهََا ادْخُلىِ الصَّرْحَ  فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَ کَشَفَتْ عَن سَاقَیْهَا  قَالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُّمَرَّدٌ مِّن قَوَارِیرَ  قَالَتْ رَبّ‏ِ إِنىّ‏ِ ظَلَمْتُ نَفْسىِ وَ أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَیْمَانَ لِلَّهِ رَبّ‏ِ الْعَلَمِین (44، سوره مبارکه نمل)

گفتندش: به صحن قصر درآى. چون بدیدش پنداشت که آبگیرى ژرف است. دامن از ساقهایش برگرفت. سلیمان گفت: این صحنى است صاف از آبگینه. گفت: اى پروردگار من، من بر خویشتن ستم کرده‏ام و اینک با سلیمان در برابر پروردگار جهانیان تسلیم شدم.


انسان عاقل وقتی در جایی می فهمد "حساب"هایش درباره واقعیات و دیدنی ها میتواند اشتباه باشد و بسیار ممکن است که حتی در عینیات (مانند متوجه نشدن وجود شیشه بین نهر و سطح؛ که هم وجودی عینی است و هم دیدنش دقتی خاص می طلبد)  چیزی را اشتباها جای چیز دیگری بگیرد؛

به راحتی می تواند بپذیرد که در فهم حقایق (مانند انتخاب معبود برای خود)، عقلش به تنهایی راه به جایی نمی برد بلکه محتاج رسولی است تا حق را برای او روشن کند، و از تاریکی نفس نجات داده و به مدد آن رسول، تسلیم حق شود.


اختیار ایمان برای کسی میتواند رخ دهد که چون حسب اشتباه خود را وجدان کرد، بر آن اقرار کرده و دست عقل را در دست رسول بگذارد.



شریعتمداری
۲۹ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۳۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

فجََاءَتْهُ إِحْدَئهُمَا تَمْشىِ عَلىَ اسْتِحْیَاءٍ قَالَتْ إِنَّ أَبىِ یَدْعُوکَ لِیَجْزِیَکَ أَجْرَ مَا سَقَیْتَ لَنَا  فَلَمَّا جَاءَهُ وَ قَصَّ عَلَیْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تخََفْ  نجََوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّلِمِین (25، سوره مبارکه قصص)

چیزى نگذشت که یکى از آن دو زن که با حالت شرمگین راه مى‏رفت به سوى موسى آمد و گفت پدرم تو را مى‏خواند تا پاداش آب دادنت را بدهد، همین که موسى نزد پیر مرد آمد و داستان خود را به او گفت، پیر مرد گفت: دیگر مترس که از مردم ستمگر نجات یافتى.

 

بعضی کارهای روزانه و مکرر انسان، بعد از گذشت دوره کودکی که روی دور می افتند، به حالت غیرآگاهانه و اتومات در می آیند. مثل نفس کشیدن، چشم گرداندن، قدم برداشتن و نحوه راه رفتن و...

هر قدر تعقل و تقوا در انسانی بالاتر باشد، دقت او در تمام امور، حتی رفتارهای اتومات و ناآگاهانه بالاتر می رود. به نحوی که هیچ رفتاری از چنین انسانی بروز نمی یابد، مگر اینکه آگاهانه و با محاسبه قبلی است.

برای یک فرد معمولی، عصبانی شدن رفتاری غیر اختیاری است! ممکن است حتی ناسزا بگوید یا... چنین فردی در توجیه رفتاری که به خوبی عاقبت آن را میشود پیش بینی کرد، زشتی اش را همه می دانند، انسان را غیرقابل کنترل و زشت جلوه می دهد و... تنها میگوید خب دست خودم نبود!

اما برای یک فرد عاقل و متوجه، تمامی رفتارها ولو جزئیات رفتاری قابل سنجش از قبل و برنامه ریزی برای چگونه بروز دادن است.

خدا برای چنین درجه ای از فهم و توجه متقیانه، دختری از دو دختر شعیب علیهم السلام را مثال میزند. دختری که حتی در راه رفتن میتواند حیاء را بروز دهد. این امر آنقدر عجیب بوده و دقت می طلبد که اغلب افراد در مواجهه با چنین آیه ای برایشان سوال میشود که «راه رفتن بر مشی حیاء» یعنی دقیقا چطور راه رفتن؟! مصداق عینی آن چیست؟ چه کسی اینطور راه می رود؟ آیا راه رفتن ما چنین است یا خیر؟

خداوند در بعضی آیات برای برجسته سازی نهایت و شکوفایی کامل یک رفتار، بخشی از آن را ذکر میکند که اگر فردی آن را داشته باشد، لاجرم تمامی مراتب قبلی را نیز به همراه خواهد داشت.

آنکه بر مشی استحیاء قدم بر می دارد، حتما قبل و ملزم با آن، در نگاه، صحبت، میزان و زمان صحبت، انتخاب کلمات، انتخاب لحن، ذکر نامحرم در پشت سرش، تصور او در خیالش و... تمامی موارد دیگر که اختیارانه تر میتوانند در دست انسان باشند، حیاء را رعایت کرده است و بروز صحت و صدق آنها را می شود در قدم برداشتن متفاوت و آگاهانه او تماشا کرد...


به امید فهم و عمل بر اساس آن، ان شاءالله...

 

پانوشت: بر حسب قاعده ذکر شده در بالا، در مطالب بعدی درباره مطففین بحث خواهد شد ان شاءالله...شما هم میتوانید به ربط این قاعده با سوره مطففین فکر کنید...

 

 

 

شریعتمداری
۲۷ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۰۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

 بِسمِ اللَّهِ الرَّحمَنِ الرَّحِیمِ
یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فىِ السَّمَاوَاتِ وَ مَا فىِ الْأَرْضِ الملِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الحکِیمِ
هُوَ الَّذِى بَعَثَ فىِ الْأُمِّیِّنَ رَسُولًا مِّنهمْ یَتْلُواْ عَلَیهمْ ءَایَاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الحِْکْمَةَ وَ إِن کاَنُواْ مِن قَبْلُ لَفِى ضَلَالٍ مبِینٍ
وَ ءَاخَرِینَ مِنهمْ لَمّا یَلْحَقُواْ بهِِمْ  وَ هُوَ الْعَزِیزُ الحکِیمُ
ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤتِیهِ مَن یَشَاءُ  وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ العَظِیمِ
مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُواْ التَّورَئةَ ثم لَمْ یحمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یحمِلُ أَسْفَارَا  بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بَِایَاتِ اللَّهِ  وَ اللَّهُ لَا یهدِى الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ
قُلْ یَا أَیها الَّذِینَ هَادُواْ إِن زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیَاءُ لِلَّهِ مِن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُاْ الموْتَ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ
وَ لَا یَتَمَنَّونَهُ أَبَدَا بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ  وَ اللَّهُ عَلِیمُ  بِالظَّالِمِینَ
قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِى تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِیکُمْ  ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلىَ‏ عَلِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهَادَةِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ
یَا أَیها الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِذَا نُودِىَ لِلصَّلَوةِ مِن یَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْاْ إِلىَ‏ ذِکْرِ اللَّهِ وَ ذَرُواْ الْبَیْعَ  ذَلِکُمْ خَیر لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ
فَإِذَا قُضِیَتِ الصَّلَوةُ فَانتَشِرُواْ فىِ الْأَرْضِ وَ ابْتَغُواْ مِن فَضْلِ اللَّهِ وَ اذْکُرُواْ اللَّهَ کَثِیرًا لَّعَلَّکمُ‏ْ تُفْلِحُونَ
وَ إِذَا رَأَوْاْ تجَِرَةً أَوْ لهوًا انفَضُّواْ إِلَیها وَ تَرَکُوکَ قَائمًا  قُلْ مَا عِندَ اللَّهِ خَیر مِّنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجَارَةِ  وَ اللَّهُ خَیرُ الرَّازِقِینَ

(سوره مبارکه جمعه)


صدق الله العلی العظیم


خانزاده
۲۵ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۴۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
بسم الله الرحمن الرحیم


درونی که پر از "خاطرات" است،
یا "آرزوها"...

جایی برای "علم" ندارد!


بذری که در خاطرات زمستان سخت پشت سرش مانده یا توان رویارویی با زمستان های بعدی را نداشته باشد و از ترس آن دست از قد کشیدن و شکوفه زدن بکشد، فرصت های بهاری را یکی یکی از دست می دهد...

أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (62، سوره یونس)


شریعتمداری
۲۱ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۳۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر

روزهایی است که می شوی

أَنَا الْعَبْدُ الضَّعِیفُ الْمُذْنِبُ الْعَاصِی الْمُحْتَاجُ الْحَقِیرُ


شب هایی هست که می گویی

اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنَ الْعَدِیلَةِ عِنْدَ الْمَوْتِ

حوّی
۱۸ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۱۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

یا أیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَینَ یَدَىِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ  وَ اتَّقُوا اللَّهَ  إِنَّ اللَّهَ سمَِیعٌ عَلِیمٌ
یا أیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبىِ‏ِّ وَ لَا تَجهَرُواْ لَهُ بِالْقَوْلِ کَجَهْرِ بَعْضِکُمْ لِبَعْضٍ أَن تَحبَطَ أَعْمَالُکُمْ وَ أَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ
إِنَّ الَّذِینَ یَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ أُولَئکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهمْ لِلتَّقْوَى‏  لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظِیمٌ
إِنَّ الَّذِینَ یُنَادُونَکَ مِن وَرَاءِ الحُجُرَاتِ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ
وَ لَوْ أَنَّهُمْ صَبَرواْ حَتىَ‏ تَخرُجَ إِلَیهمْ لَکاَنَ خَیرا لَّهُمْ  وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
(حجرات/1تا5)

.

وَ اعْلَمُواْ أَنَّ فِیکُمْ رَسُولَ اللَّهِ  لَوْ یُطِیعُکمُ‏ْ فىِ کَثِیرٍ مِّنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَ لَاکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْایمَانَ وَ زَیَّنَهُ فىِ قُلُوبِکمُ‏ْ وَ کَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیَانَ  أُوْلَئکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ
فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَ نِعْمَةً  وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیم
(حجرات/7و8)


صدق الله العلی العظیم

خانزاده
۱۵ فروردين ۹۵ ، ۱۷:۵۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
بسم الله الرحمن الرحیم
إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالهََا...وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا...

گفت هر بار روی زمینی راه می رود و با دل گرفته سلامی می فرستد، با این حال دل خوش است که آن زمین سلامهایش به شما را ثبت می کند...
و در روزی زبان خواهد گشود به سلام...به شهادت سلام های ما!

سلام پدر!
حال ما هم محتاج پرسش توست...
بلکه زلزله ای آبادگر بیاید...


پ.ن. روایت است انسان پرسنده "و قال الانسان ما لها" امیرالمومنین -روحی فداک- است...


شریعتمداری
۱۴ فروردين ۹۵ ، ۱۸:۳۵ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱ نظر

بسم الله


خدا خواست به انسان یاد دهد چگونه "همواره و همیشه عبد" است...حتی اگر نبی باشد.

پس مادر را آفرید...

همان گونه که انسان همیشه در مقابل مادر، "کودکی" بیش نیست!


نامه یک کودک هشت ساله، بیست سال پیش، در چنین عید مبارکی...


روز مادر

شریعتمداری
۱۱ فروردين ۹۵ ، ۱۸:۲۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم


وَ لَمَّا وَرَدَ مَاءَ مَدْیَنَ وَجَدَ عَلَیْهِ أُمَّةً مِّنَ النَّاسِ یَسْقُونَ وَ وَجَدَ مِن دُونِهِمُ امْرَأَتَینْ‏ِ تَذُودَانِ  قَالَ مَا خَطْبُکُمَا  قَالَتَا لَا نَسْقِى حَتىَ‏ یُصْدِرَ الرِّعَاءُ  وَ أَبُونَا شَیْخٌ کَبِیرٌ(23)

فَسَقَى‏ لَهُمَا ثُمَّ تَوَلىَّ إِلىَ الظِّلّ‏ِ فَقَالَ رَبّ‏ِ إِنىّ‏ِ لِمَا أَنزَلْتَ إِلىَ‏َّ مِنْ خَیرٍْ فَقِیرٌ(24)

فجََاءَتْهُ إِحْدَئهُمَا تَمْشىِ عَلىَ اسْتِحْیَاءٍ قَالَتْ إِنَّ أَبىِ یَدْعُوکَ لِیَجْزِیَکَ أَجْرَ مَا سَقَیْتَ لَنَا  فَلَمَّا جَاءَهُ وَ قَصَّ عَلَیْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تخََفْ  نجََوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّلِمِینَ(25)

قَالَتْ إِحْدَئهُمَا یَأَبَتِ اسْتَْجِرْهُ  إِنَّ خَیرَْ مَنِ اسْتَْجَرْتَ الْقَوِىُّ الْأَمِینُ(26)

قَالَ إِنىّ‏ِ أُرِیدُ أَنْ أُنکِحَکَ إِحْدَى ابْنَتىَ‏َّ هَتَینْ‏ِ عَلىَ أَن تَأْجُرَنىِ ثَمَنىِ‏َ حِجَجٍ  فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِندِکَ  وَ مَا أُرِیدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَیْکَ  سَتَجِدُنىِ إِن شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّلِحِینَ(27)

قَالَ ذَالِکَ بَیْنىِ وَ بَیْنَکَ  أَیَّمَا الْأَجَلَینْ‏ِ قَضَیْتُ فَلَا عُدْوَانَ عَلىَ‏َّ  وَ اللَّهُ عَلىَ‏ مَا نَقُولُ وَکِیلٌ(28)

(سوره مبارکه قصص)


برای فرد گرسنه چه فرقی می کند بایستد، بنشیند یا همچنان مجدانه به حرکتش ادامه دهد...

خب البته فرق می کند!

ظاهرا درست این است که ذخیره انرژی کند و کمترین تلاش را انجام دهد تا از پا نیفتد...


اما در نظام خدا، به هر کس به میزان تلاشش و گرسنگی ای که در عوض آن کشیده، چیزی داده می شود...


البته که اگر بنشیند و حرکت نکند هم، باز دست خالی نمی ماند...بهرحال عالم، متعلق به ارحم الراحمین است.

فقط دستش به اندازه یک قعود کرده، پر می شود! به قدر انرژی انسانی که می خواهد بنشیند و پاهایش را دراز کند!


عجیب است...

آدم باید کار خوب کند، تا حالش خوب شود...نه اینکه حالش خوب باشد تا کار خوب بتواند بکند!

آدم باید حرکت کند، تا بعدا سیر شود...نه اینکه اول سیرش کنند تا بعد بتواند حرکت کند!

آدم همیشه باید با دست های خالی و پای رونده چیزی از خودش نشان دهد، تا بعدا لبالب شود!


خدا، این بندگانش را دوست دارد...

خدایا، ما را از اینها قرار بده...



شریعتمداری
۱۰ فروردين ۹۵ ، ۰۹:۰۵ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۴ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم


دنیا را نظر کردن

یعنی "حقایق" را در بستری از "اعتباریات" بتوان دید.


و چقدر چنین نظر کردنی، تعقل می طلبد... 


خدایا به ما بفهمان آنچه را که به ما متذکر می شوی...

انسان را چه به فهمیدن! این فعل همیشه متعدی است!


سوره مبارکه عبس می گوید چون قیامت بر پا شود، می بینی که روابط و چهره هایی که حقیقی می پنداشتی، اعتباری بیش نبودند.

آنچه تو را به دیگران وصل می کرد، گسسته می شود آنچنان که از آن می گریزی...

و آنچه در چهره ها می دیدی، روی بر می گرداند...

که می داند چه کسی آنجا بشاش و رو سفید یا غبار گرفته خواهد بود؟


فَإِذَا جَاءَتِ الصَّاخَّةُ(33) یَوْمَ یَفِرُّ المَْرْءُ مِنْ أَخِیهِ(34) وَ أُمِّهِ وَ أَبِیهِ(35) وَ صَحِبَتِهِ وَ بَنِیهِ(36) لِکلُ‏ِّ امْرِىٍ مِّنهُْمْ یَوْمَئذٍ شَأْنٌ یُغْنِیهِ(37) وُجُوهٌ یَوْمَئذٍ مُّسْفِرَةٌ(38) ضَاحِکَةٌ مُّسْتَبْشِرَةٌ(39) وَ وُجُوهٌ یَوْمَئذٍ عَلَیهَْا غَبرََةٌ(40) تَرْهَقُهَا قَترََةٌ(41) أُوْلَئکَ هُمُ الْکَفَرَةُ الْفَجَرَةُ(42)



شریعتمداری
۰۶ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۱۴ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم


چقدر آدم عوض می شود...

چقدر انسان انعطاف تغییر در وجودش نهفته است.

چقدر قرآن، انسان را عوض می کند.

چقدر سرعت تغییر با قرآن، بیش از سرعتی است که در رشدی معمولی میتوان دید.


چقدر با قرآن می توان عالم را سریع دید...

چقدر با قرآن، عمر با عظمت و البته ناچیز است...


چقدر بی قرآن، زندگی مثل مردگی است!

چقدر همه چیز بدون او، نیست...


چقدر جای او در زندگی ها خالی است...

چقدر بی او، انسان جامد و حیران می ماند،

سال ها می گذرد و به سختی کمی عوض می شود! انگار عمری در زندان تن مانده باشد.


چقدر قدر قرآن مهجور است...

چقدر باورمان نمی شود او، شفاست!

چقدر شفایش بطئی است، جوری که فرد بیماری را به زحمت به یاد خواهد آورد!


چقدر هرکه دنبال چیز دیگری ست، تشنه می ماند!

چقدر سراب، بد است...


چقدر خدا به ما لطف کرده است...

چقدر رسول (صلی الله علیه و آله) غصه عالم را خورده است بلکه ایمان بیاورند...

چقدر انسان کفور است! ای مرگ بر چنین کفری...


چقدر او، مصداقی از نور است.

که چون با نور همدم شوی، به سرعتی چون نور، در هدایت تو را پیش می برد و عالم را بَیِّن می نمایاند...


الحمدلله...


شریعتمداری
۰۶ فروردين ۹۵ ، ۰۲:۱۴ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲ نظر

کنار برکه نشسته بودم.ابرهای تیره پایین آمده بودند.تا نوک درخت های تبریزی. هنوز باغ لاله که صبح دیده بودم را می دیدم. در آب فرو رفتم. سرد بود و تیره؛ پایین رفتم. در بستر تاریک و مرطوبش نشستم. نسیمی روی برکه می وزید و رد برگ ها روی آب سر می خوردند. برگ هایی دورم حلقه زدند؛ پیچیدند و بسته شدند و آرام راه به سمت آسمان باز کردند. بالاتر و بالاتر تا حلقه های گلبرگ دور تنم باز شدند؛ گشوده شدند. نیلوفری چشم باز کرده بود. چشم هایم را باز کردم.آسمان روشن بود.




پ.ن. اگر بعد از خواندن عطر ریحانه و متن فاطمه سادات؛ غرق نشوی؛ جای حیرت دارد. 

حوّی
۰۵ فروردين ۹۵ ، ۱۲:۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۱ ۳ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم


بعضی وقتها که اسم بعضی ها توی جمع می آید، در علت یابی موفقیت های توحیدی/قرآنی فرد می گویند:


- خب چون فلانی خیلی باهوش و با استعداد است!

- چون فلان خیلی خوش بیان است.

- فلانی خیلی فعال و بانشاط است.

- فلانی شرایط زندگیش آرام و با سکونت است.

- فلانی خیلی خلاق و خوش قلم است.

- فلانی خوش برخورد و جذاب است.

- فلانی زندگی روبراهی دارد...

- فلانی توان مقابله با فلان حالات و مشکلات را دارد.

- فلانی...فلانی...فلانی.....!


این وسط پشت صحنه ای که اتفاقا خیلی هم پشت و ندیدنی نیست، انگار دیده نمی شود.

اینکه چنین افراد و فلانی هایی، خیلی "محتاج" و نیازمند به قرآن خودشان را یافته اند... انقدر نیازمند که خدا برای رفع نیازشان، توان و استعدادها و فضل های خاصی هم نصیب شان کرده است تا برسند به آنچه که باید.

آنها فرصتی برای ایستادن و فکر کردن حتی درباره خوبی های خودشان هم ندارند! اگر بگویی شان، شاید حتی ندانند اینگونه اند! او آنطور است که دغدغه اش شعله ورش کرده و باید پیش رود...


سوره مبارکه عبس انسان را امر به نظر در طعام میکند. در تشریح طعام او، انواع میوه ها و روییدنی های از زمین را نام می برد.

نقطه اشتراک تمام روییدنی های بر خاک، "نیاز" شدید دانه به فرو رفتن و طلب از خاک و چشم بر آسمان بودن برای دریافت مایه حیات است.

این است که دانه ای را می رویاند و البته بعدش هر دانه ای به شکلی بروز می یابد...

شکل هایی که هیچ شباهتی ظاهرا بهم ندارند، در اقلیم، شرایط و آب و هوایی که باز هم شباهتی به هم ندارند، اما وجه اشتراک همگی شان "فهم فقر و طلبشان برای شکوفایی" است:

یکی انگور، یکی سبزی، یکی زیتون، یکی نخل، یکی باغ پر درخت، یکی میوه و دیگری چراگاه پرعلف......


اما اگر نبود این طلب و نیاز شدید که او را به شکوفایی می رساند و استجابت حتمی آن از جانب خدا، فرق آن دانه با تمام استعدادهای نهفته اش، با دیگر دانه هایی که از بین می روند، چه بود؟!


فَلْیَنظُرِ الْانسَانُ إِلىَ‏ طَعَامِهِ(24) أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا(25) ثمُ‏َّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا(26) فَأَنبَتْنَا فِیهَا حَبًّا(27) وَ عِنَبًا وَ قَضْبًا(28) وَ زَیْتُونًا وَ نخَْلًا(29) وَ حَدَائقَ غُلْبًا(30) وَ فَاکِهَةً وَ أَبًّا(31) مَّتَاعًا لَّکمُ‏ْ وَ لِأَنْعَامِکمُ‏ْ(32)


خدایا، ما را به دانه‌گی بپذیر!



شریعتمداری
۰۴ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۲۲ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱ نظر

بسم الله


طفل برای اینکه زبان "مادری" را بیاموزد،

محبت ها خرج هر واژه ای شده است که به شیرینی بر زبان آورده.....


هرگاه دعایی، سوالی، سلامی، حقی و... بر زبان مان جاری میشود

یعنی امام، محبت ها عطایمان کرده است تا زبان باز کنیم...


زبان، همیشه "مادری" است و مادر و پدر هر انسانی، امام اوست...

خدا را شکر که هیچ بنده ایش را یتیم نیافرید...




شریعتمداری
۰۳ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۴۸ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر