تاثیر تدبر بر قول و کلام انسان
بسم الله الرحمن الرحیم
تدبر به فرد یاد میدهد در هر سوره دنبال این عناصر بگردد و جای و موضوع مورد نظر درباره آنها را بتواند بیابد:
1- خداوند به عنوان متکلم حقیقی این کلام حق نازل شده.
2- رسول به عنوان دریافت کننده کلام حق به طور کامل و جامع و رساننده آن به ناس.
3- برخورد انسانها با کلام حق که آنها را به دو دسته و بعضا سه دسته تقسیم می کند.
4- وقایع و اتفاقاتی که در اثر برخورد انسانها با کلام حق در درونشان یا برون شان رخ می دهد.
5- عاقبتی که برای هر دسته از ناس متاثر از عملشان به وجود می آید.
میشود دسته بندی های دیگری هم به بالا اضافه کرد...مثلا اینکه در هر سوره موضوع خاص کلام چیست؟ روش رساندن رسول/رسولان چگونه بوده است؟ و...
خواستم بگویم، هر متنی نوشتیم، حتی اگر یک خود-نویسی بود، تنها زمانی می تواند از جنس حق باشد که در آن همه یا برخی از عناصر فوق قابل رویت باشد...و الا عمر و قلم مان را در کلامی ناحق فناء کرده ایم.
خواستم بگویم متدبر با تدبر و تعمق در کلام حق، هیچ گاه به ناامیدی نمیرسد. بلکه کلام حق، ویژگی اش در گره گشایی و فتح است. اگر متن مان سیاه نمایی داشت به طوری که در پایان مخاطب را به ابهام به جای تفکر، انداخت، از کلام حق دور شده است. حتی اگر توصیفمان از وقایع اجتماعی ظاهرا راست باشد، اما کذب است!
خواستم بگویم فرموده اند: کلامت را راست کن، تا عملت راست شود...چرخه از اینجا شروع میشود.
و اگر به این نتیجه رسیدی که کلام راست قامت، کم در چنته داری، خب کم گو!
ان شاءالله...