کوثر

سرگشتگی در قاموس ماست؛‌ چون عاشقانی هستیم از دیار سلمان(ره)

کوثر

سرگشتگی در قاموس ماست؛‌ چون عاشقانی هستیم از دیار سلمان(ره)

بسم الله مجریها و مرسیها
یا بنی! ارکب معنا...

طبقه بندی موضوعی

نویسندگان

نام دیگرمان سوره است!

چهارشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۰۰ ق.ظ

بسم الله


آدمها مثل سوره می مانند!

هیچ وقت یه بخش از وجودشون -که میتونه متناظر با یک واژه، یا یک جمله، یا یک کلام- باشه رو نمیتونی بدون اطلاع از دیگر بخش های پس و پیش آن، تحلیل کنی!


اگر بخش از ویژگی یک فرد/خودت را که متناظر با یک واژه است بخواهی بفهمی، باید حتما آن واژه را در جمله اش بررسی کنی!

اگر جمله است، موضوع و مجمول و نوع اسناد و جای جمله در کلام را بفهمی

اگر کلام است، مفهوم و غرض آن را و ارتباطش با دیگر کلام های هم محور

و اگر دارای فصل هایی است، حتما بقیه فصل ها نیز دیده شوند...


تا متن یکپارچه یک فرد/خودت بدست بیاید!


بعضی افراد میتوانند در واژگان یا جملاتشان با یکدیگر مشترک باشند، اما الزاما کلام و متن شان هم غرض و یکی نیست.

بعضی دیگر هرچند واژگان مشترکی در وجودشان با یکدیگر یافت نمی شود، اما در غرض کلامهایشان هم جهت اند! و در نتیجه متن های شبیه تری دارند...


اینکه متناظر هریک از این دسته بندی های تدبر ادبی در وجود یک انسان چه چیزهایی است، جای تامل و تعمیق دارد...


سوره مبارکه یوسف با محور قرار دادن داستان زندگی یک نبی در سوره ای که به عنوان احسن قصص شناخته می شود، می گوید:

1- یک محسن از واژه گرفته تا متن کلی زندگیش، محسنانه است.

2- علی رغم نکته بالا، برای فهم تمام ابعاد این حسن باید به تمام فصول زندگی او نیز واقف شوی. از این رو، خداوند فصل به فصل زندگی ایشان را پرده برداری میکند. از کودکی تا سروری شان.

3- 114 سوره قرآن، 114 فصل از دریافت های وحیانی بر قلب حضرت رسول(ص) است. حضرت رسول(ص) در هر دریافت سوره ای، خود در فصلی از رسالت شان بوده اند.

 با فهم رسول هر سوره، میتوان فصلی از زندگی ایشان را شناخت تا شناختی متن وارانه و یکپارچه از وجود انسان کامل بدست آورد.

به طور کلی میتوان دو ابر-فصل برای حضرت رسول(ص) در سوره ها در نظر گرفت: فصل مکی، و فصل مدنی.

4- در هر فصل، تنها ذکر آن بخشی از کلام که غرض را برساند کفایت می کند. در واقع وجود فصل برای فهم ابعاد و بسترهای مختلف یک جریان (که میتواند رسالت باشد، یا زندگی یک نبی، یا زندگی خودمان) بسیار حیاتی است. اما ذکر تمام جزئیات در آن فصل، لزومی ندارد. پس کلام، با نهایتا بلاغت، فصاحت و محذوفات در فصل جاگذاری می شود.


فصل را نمیتوان حذف کرد!

اما کلامها میتوانند کوتاه یا بلند در آن قرار بگیرند.


فصول یک سال باید وجود داشته باشند، تا بسترهای تغییر آب و هوایی در یک سال مشخص باشند، اما میتواند یک فصل واقعا سه ماه طول نکشد! 


پ.ن. فهم این موضوع، در یک تجربه عینی اتفاق افتاده ست و بعد تبدیل به یک متن نیمه علمی شده است. اگر میشد تجربیات را ثبت کرد، شاید فهم این متنها برای مخاطب نیز راحتتر می بود. و چون نزول و نوشتار همزمان است، بسیار پراکنده...




۹۵/۰۲/۲۲ موافقین ۰ مخالفین ۰
شریعتمداری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی