کوثر

سرگشتگی در قاموس ماست؛‌ چون عاشقانی هستیم از دیار سلمان(ره)

کوثر

سرگشتگی در قاموس ماست؛‌ چون عاشقانی هستیم از دیار سلمان(ره)

بسم الله مجریها و مرسیها
یا بنی! ارکب معنا...

طبقه بندی موضوعی

نویسندگان

تک تیرانداز؛ مدلی برای جهاد نرم

يكشنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۴، ۰۲:۱۰ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

 

فرض می کنیم ما تعدادی تک تیرانداز در یک جمع توحیدی داشته باشیم، از این مرحله گذشته و تک تیراندازان به خوبی در حال انجام وظیفه باشند، سوالاتی که درباره ساختار آن جمع مطرح می تواند شود اینکه:

1- آیا تک تیراندازی به ساختار قائم به فرد بودن یک جمع یا جریان شباهت نمی یابد؟

2- چگونه بین سیستم تک تیراندازی و قائم بودن ساختار به قوانین و قواعدش به جای تک افراد- می توان تمایز قائل شد؟

به نظر می آید تک تیراندازها در بعد درونی ساختار یک گروه به عنوان امام ها و جلودارهای آن جمع شناخته می شوند که باید درصدد تکثیر تک تیراندازانی مانند خود و حتی بهتر بکوشند، اما در عرصه خارجی و بیرونی جمعشان و حضور در جامعه، به شکل اقلیت و تک فردهای موثر بروز می یابند.

خود تک تیرانداز باید به هر دوی این جایگاهش به خوبی واقف باشد. در غیر این صورت اگر بخواهد با حالت فردی در جمع داخلی بروز یابد یا انتظار داشته باشد حتما جمعی از افراد با او در حضورهای اجتماعی اش به قصد تک تیر زدن، همراه و پشتیبان شوند، مسئله مهمی را فهم و دریافت نکرده است و هر دو جایگاه را خراب خواهد کرد. َ هُوَ الَّذِى مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ هَاذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ وَ هَاذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَ جَعَلَ بَیْنهَُمَا بَرْزَخًا وَ حِجْرًا محَّْجُورًا(فرقان، 53)

تک تیراندازی در صورتی می تواند یک مدل موثر دیده شود که با نظام برکت در عالم ارتباط گرفته و ذیل آن تعریف شود: * تَبَارَکَ الَّذِى نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلىَ‏ عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعَلَمِینَ نَذِیرًا (فرقان، 1)

تک تیرانداز در جمع داخلی باید درصدد تالیف گروهی هرچه بیشتر باشد. او مصداق عباد الرحمن است که یَمْشُونَ عَلىَ الْأَرْضِ هَوْنًا (فرقان، 63) می کنند.

تک تیرانداز در عرصه جهاد نرم در اجتماع یک آدم خیلی معمولی می نماید! استتار او جلوه نداشتن و به چشم دیگران نیامدن در عین کارآیی و انجام وظایف به صورت القایی و در پس زمینه است! کیاست و فراست او نمودش در چنین جایگاهی است: وَ قَالُواْ مَا لِ هَاذَا الرَّسُولِ یَأْکُلُ الطَّعَامَ وَ یَمْشىِ فىِ الْأَسْوَاقِ  لَوْ لَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مَلَکٌ فَیَکُونَ مَعَهُ نَذِیرًا (فرقان، 7)

همچنین: وَ مَا أَرْسَلْنَا قَبْلَکَ مِنَ الْمُرْسَلِینَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَیَأْکلُُونَ الطَّعَامَ وَ یَمْشُونَ فىِ الْأَسْوَاقِ  وَ جَعَلْنَا بَعْضَکُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَ تَصْبرُِونَ  وَ کَانَ رَبُّکَ بَصِیرًا(فرقان،20) وَ قَالَ الَّذِینَ لَا یَرْجُونَ لِقَاءَنَا لَوْ لَا أُنزِلَ عَلَیْنَا الْمَلَئکَةُ أَوْ نَرَى‏ رَبَّنَا  لَقَدِ اسْتَکْبرَُواْ فىِ أَنفُسِهِمْ وَ عَتَوْ عُتُوًّا کَبِیرًا(فرقان،21)

مهمترین پیام تک تیرانداز به جامعه خود و وظیفه او نسبت به آنها این است که حق را از مهجوریت و ندیدن دربیاورد. پس ممکن است تک تیراندازی او به سمت دشمن همیشه نباشد! بلکه از جمله تیرهای حق او این است که توجه افراد را ولو به اندازه یک تک تیر، به سمت حق قرآن و عترت- جلب کند: وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلىَ‏ یَدَیْهِ یَقُولُ یَلَیْتَنىِ اتخََّذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا(27) یَاوَیْلَتىَ‏ لَیْتَنىِ لَمْ أَتخَِّذْ فُلَانًا خَلِیلًا(28) لَّقَدْ أَضَلَّنىِ عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنىِ  وَ کَانَ الشَّیْطَنُ لِلْانسَنِ خَذُولًا(29) وَ قَالَ الرَّسُولُ یَارَبّ‏ِ إِنَّ قَوْمِى اتخََّذُواْ هَاذَا الْقُرْءَانَ مَهْجُورًا(30)

تک تیرانداز با دو بال بشارت و انداز باید پیش رود. در فضایی که ناامیدی و غم جامعه را فراگرفته باشد، تک تیرهای بشارت او می تواند جمع را پیش براند: وَ مَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَ نَذِیرًا(56)

بر برج نشستن و رصدهای تک تیرانداز، دارای یک نظام طولی در عالم ملکوت نیز هست که همین باعث می شود عمل یک نفر، یا یک تیر، بتواند انقدر موثر و روشنی بخش باشد: تَبَارَکَ الَّذِى جَعَلَ فىِ السَّمَاءِ بُرُوجًا وَ جَعَلَ فِیهَا سِرَاجًا وَ قَمَرًا مُّنِیرًا(61)

نیکو استقرار یافتن های تک تیرانداز نکته اساسی در به هدف زدن های اوست، به نوعی که خود او راحتی در عمل به وظیفه اش هم داشته باشد: أَصْحَابُ الْجَنَّةِ یَوْمَئذٍ خَیرٌْ مُّسْتَقَرًّا وَ أَحْسَنُ مَقِیلا (فرقان،24) أُوْلَئکَ یجُْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبرَُواْ وَ یُلَقَّوْنَ فِیهَا تحَِیَّةً وَ سَلَمًا(75) خَلِدِینَ فِیهَا  حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَ مُقَامًا(76)

تک تیرانداز دارای تیرهایی با نشان سلامت است و از آنها در برخورد با جاهلین و دست اندازی هایشان بهره می برد!: وَ إِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَهِلُونَ قَالُواْ سَلَامًا (63) و مهم اینکه او باید بین جاهل و دشمن عدو- بتواند تمایز داشته باشد: وَ کَذَالِکَ جَعَلْنَا لِکلُ‏ِّ نَبىِ‏ٍّ عَدُوًّا مِّنَ الْمُجْرِمِینَ  وَ کَفَى‏ بِرَبِّکَ هَادِیًا وَ نَصِیرًا(31)

اما برای اینکه بتواند اهداف امامانه خود را پیش ببرد ممکن است کار تک تیراندازی اش را از یک جمع کوچک مانند خانواده خود شروع کرده و اینگونه از خدا بخواهد که: وَ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَ ذُرِّیَّتِنَا قُرَّةَ أَعْینُ‏ٍ وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا(74)

با هدف امامت جماعتی از متقین، از یک نقطه کانونی کوچک که بیت او باشد شروع کرده، تک تیرهای توحیدی اش را در زوجیت و ذریه اش پرتاب می کند. این ویژگی ما را به سمت یک مدل کامل که حضرت ابراهیم (ع) به طور خاص دعاهای ایشان در سوره ابراهیم جهت جریان سازی توحیدی از نسل بابرکت ایشان- سوق می دهد.

کلا برای یافتن مدل تک تیراندازی در بین انبیاء اگر بخواهیم یک انتخاب موردی تر داشته باشیم، انبیایی که داستانی از آنها قبل از بعثتشان در قرآن آمده می توانند راهگشاتر باشند. یعنی دوره نوجوانی و حضور حضرت موسی (ع) در مصر که علیه فرعون شیعیانی داشتند و بعد از آنجا گریختند. و همچنین باز حضرت ابراهیم (ع) و دوران کودک و نوجوانی شان با برخوردی که با نمرود و بت شکنی ها و اقامه برهان در برابر قوم داشتند. ظاهرا سن بروز تک تیراندازی از همان اوایل دوره دوم رشدی و نوجوانی است! و برای تربیت در این زمینه از آن نقطه باید عملیات تربیتی را آغاز کرد.

تک تیرانداز باید بداند که همیشه تیرهایش به هدف نمی خورد! شکست جزء جدایی ناپذیر هر عملیاتی است. در زمان پیروزی و شکست، هردو، به نظام شب و روز و پشت هم بودن این دو، دقت کرده و برای هر دو حالت شکر داشته باشد: وَ هُوَ الَّذِى جَعَلَ الَّیْلَ وَ النَّهَارَ خِلْفَةً لِّمَنْ أَرَادَ أَن یَذَّکَّرَ أَوْ أَرَادَ شُکُورًا(62)

و حرف آخر اینکه خدا پشت تیرانداز است، اجر رو بر عهده خداست و توکل او رو به خدا:

قُلْ مَا أَسَْلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَن شَاءَ أَن یَتَّخِذَ إِلىَ‏ رَبِّهِ سَبِیلًا(57) وَ تَوَکَّلْ عَلىَ الْحَىّ‏ِ الَّذِى لَا یَمُوتُ وَ سَبِّحْ بحَِمْدِهِ  وَ کَفَى‏ بِهِ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِیرًا(58) وَ کَذَالِکَ جَعَلْنَا لِکلُ‏ِّ نَبىِ‏ٍّ عَدُوًّا مِّنَ الْمُجْرِمِینَ  وَ کَفَى‏ بِرَبِّکَ هَادِیًا وَ نَصِیرًا(31)

و فریب پشت داشتن کافر در برابر خدا و پافشاری کافر بر مسیر خودش را نخورد تا در تک تیراندازی اش سست شود!: وَ یَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَنفَعُهُمْ وَ لَا یَضُرُّهُمْ  وَ کاَنَ الْکاَفِرُ عَلىَ‏ رَبِّهِ ظَهِیرًا(55) إِن کَادَ لَیُضِلُّنَا عَنْ ءَالِهَتِنَا لَوْ لَا أَن صَبرَْنَا عَلَیْهَا  وَ سَوْفَ یَعْلَمُونَ حِینَ یَرَوْنَ الْعَذَابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِیلاً(42)

در نهایت اینکه با تدبر در سوره مبارکه فرقان با نظام تبارک و استخراج ویژگی های عبادالرحمن می توان به مدل تک تیرانداز نزدیک شد:

وَ عِبَادُ الرَّحْمَانِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلىَ الْأَرْضِ هَوْنًا وَ إِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَهِلُونَ قَالُواْ سَلَامًا(63) وَ الَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَ قِیَامًا(64) وَ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ  إِنَّ عَذَابَهَا کَانَ غَرَامًا(65) إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرًّا وَ مُقَامًا(66) وَ الَّذِینَ إِذَا أَنفَقُواْ لَمْ یُسْرِفُواْ وَ لَمْ یَقْترُُواْ وَ کَانَ بَینْ‏َ ذَالِکَ قَوَامًا(67) وَ الَّذِینَ لَا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَاهًا ءَاخَرَ وَ لَا یَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتىِ حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقّ‏ِ وَ لَا یَزْنُونَ  وَ مَن یَفْعَلْ ذَالِکَ یَلْقَ أَثَامًا(68) وَ الَّذِینَ لَا یَشْهَدُونَ الزُّورَ وَ إِذَا مَرُّواْ بِاللَّغْوِ مَرُّواْ کِرَامًا(72) وَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِّرُواْ بَِایَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ یخَِرُّواْ عَلَیْهَا صُمًّا وَ عُمْیَانًا(73)وَ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَ ذُرِّیَّتِنَا قُرَّةَ أَعْینُ‏ٍ وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا(74)

 

نکته آخر اینکه دقت و یافتن نسبت بین صفات تک تیراندازی -که اصطلاحی جنگی در جهاد سخت است- با ویژگی های عباد الرحمن -بندگان خدایی که با پوشش رحمانیت خدایشان شناخته میشوند- بسیار جذاب بوده و نشان دهنده جمع اضداد در یک شیعه می باشد!

۹۴/۰۸/۱۰ موافقین ۱ مخالفین ۰
شریعتمداری

نظرات  (۳)

۱۰ آبان ۹۴ ، ۱۶:۰۰ کاظم رجبعلی
بسم الله الرحمن الرحیم
به نظرم اولین باری بود که به این سبک نوشتید عبودیت خاصی دارد این سبک

پاسخ:
درباره سندیت و روش مندی محتوا هم نظرتان را بفرمایید لطفا...
۱۰ آبان ۹۴ ، ۲۲:۴۵ کاظم رجبعلی
بسم الله الرحمن الرحیم
دو نکته را در این خصوص باید در نظر گرفت یکی مهارت گزاره نویسی است که نوعی رعایت ظرافت را می طلبد میان دوگانه زاویه و موضوعتان و ظاهر آیه(در این مورد خیلی قوی عمل کردید)البته تک تک گزاره ها قابل ارزیابی است شاید یک وقتی لازم است برای دقت مناسب. دوم انتخاب درست سوره و آیات است فرض برای این کار دو فرض مطرح است یکی انتخاب دقیق و دیگری غیر دقیق؛ انتخاب دقیق همیشه نتایج شگفت انگیز و کاربردی و قابل دفاعی را در بر دارد(روی کاربرد تأکید بیشتر شود) اما انتخاب غیر دقیق با فرض قوت گزاره ها قابل قبول است و ایرادی به آن نمی توان گرفت اما در کاربرد و تفصیل عینی کارآمد نیست  
پاسخ:
متشکر
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
این متن احسنت ندارد، خودت خوب میدانی چرا ؛ اما خدا را شکر دارد ؛ پس
خدا را شکر

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی